اخبار فوتبالی

پخش زنده فوتبال،ورزش 11،تحقیق ورزش فوتبال،ورزش فوتبال چیست

اخبار فوتبالی

پخش زنده فوتبال،ورزش 11،تحقیق ورزش فوتبال،ورزش فوتبال چیست

4f/ss (65)

مقدمه

پروژه حسابداری حاضر حاصل تحقیق و پژوهش در شرکت خورشید منطق واقع در خیابان زند ، روبروی بیمارستان سعدی شیراز می باشد . فعالیت این شرکت برنامه نویسی و تولید نرم افزارهای حسابداری و کامپیوتری می باشد که بصورت مستمر با تولید زیاد و پخش در بازار فعالیت دارد . این شرکت دارای 3 بخش می باشد .

1 – بخش مدیریت : در این بخش مدیر عامل شرکت می باشد که با نظارت بر کارهای شرکت امورات این شرکت را اداره می کند .

2 – بخش کارگاه : در این بخش CD های خام توسط یک اپراتور درون دستگاه دبلیو کیتور قرار گرفته و پس از رایت توسط یکی از کازگران با دستگاه مخصوص لیبل گذاری و بسته بندی می شود .

3 – بخش نرم افزار : در این بخش دو نفر برنامه نویس به ساخت نرم افزارهای آموزشی و حسابداری مشغول می باشند که پس از تولید نرم افزار های مفید و مورد نیاز جامعه آنها را به بخش کارگاه انتقال داده و در آنجا به تولید انبوه میرسانند .

در این پروژه ابتدا با مفاهیم حسابداری آشنا شده و سپس به بررسی سیستم حسابداری این شرکت ( سند حسابداری ، دفتر روزنامه ، دفتر کل ، تراز آزمایشی ، ترازنامه ) می پردازیم .

حسابداری شرکت خورشید منطق

در این شرکت اتاقی به نام حسابداری وجود دارد که کلیه عملیات زیر به دقت در آنجا زیر نظر دو نفر حسابدار کار کشته انجام می شود .

عملیات حسابداری شرکت خورشید منطق

ابتدا توضیحاتی در مورد سیستم حسابداری و نحوه تنظیم اسناد داده می شود و سپس در مورد سیستم حسابداری این شرکت توضیحاتی آورده می شود .

معادله حسابداری

دارائی ها:

منابع اقتصادی متعلق به یک واحد اقتصادی که انتظار می رود در آینده منفعتی را برای واحد اقتصادی ایجاد نماید، دارائی گویند. دارائی های واحد اقتصادی = حقوق مالی اشخاص نسبت به دارائی های واحد اقتصادی  

حقوق مالی اشخاص:

حقوق مالی اشخاص نسبت به دارائی های واحد اقتصادی شامل حقوق مالی مالک و حقوق مالی طلبکاران است.  

بدهی:

حقوق مالی اشخاص غیر از مالک نسبت به دارائی های یک واحد اقتصادی را بدهی گویند.  

  سرمایه:

حق یا ادعای مالک یا مالکین نسبت به دارائی های یک واحد اقتصادی را، سرمایه گویند.

معادله حسابداری

دارائی = بدهی + سرمایه  

  انواع دارائی ها:

نقد و بانک: از مهم ترین دارائی های واحد اقتصادی که برای خرید کالاها و پرداخت بدهی ها مورد استفاده قرار می گیرد.
۲- حساب های دریافتنی: واحدهای اقتصادی در قبال ارائه یا فروش دارائی به طور نسیه، از دیگران طلبکار می شوند. این قبیل دارائی ها را حساب های دریافتنی گویند.
۳- ملزومات: شامل کالاها و اجناسی است که در جریان فعالیت های واحد اقتصادی خریداری و به مصرف می رسد.  

  انواع بدهی ها:

۱- حساب های پرداختی: این نوع بدهی در ازای خرید نسیه دارائی یا خدمات از دیگران ایجاد می شود.

۲- وام پرداختی: این نوع بدهی در ازای دریافت وام از مؤسسات اعتباری نظیر بانکها ایجاد می شود.  

اهمیت معادله حسابداری

  ترازنامه:

صورتحسابی است که دارائی ها و بدهی ها و سرمایه ی مالک یک واحد اقتصادی را، در یک تاریخ معین نشان می دهد. معمولاً در تهیه تراز نامه باید به نکات زیر توجه کرد:

۱- نوشتن عنوان: عنوان ترازنامه شامل موارد زیر است: الف) نام واحد اقتصادی

ب) نام گزارش یا صورتحساب مالی

ج) تاریخ گزارش

۲- واحد اندازه گیری: واحد اندازه گیری رویدادهای مالی، پولی رایج هر کشور است.

۳- طرفین ترازنامه: در سمت راست ترازنامه دارائی ها و در سمت چپ بدهی ها و سرمایه مالک نوشته می شود.

٤- ترتیب نوشتن دارائی ها: در ترازنامه دارائی ها به ترتیب قابلیت تبدیل به نقد نوشته می شوند.

٥- ترتیب نوشتن بدهی ها: بدهی های مختلف واحد اقتصادی به ترتیب تاریخ سررسید پرداخت در ترازنامه نوشته می شوند. ۶- موازنه: ترازنامه منطبق بر معادله حسابداری است. بنابراین همیشه بین جمع دارائی ها و جمع بدهی ها و سرمایه مالک توازن وجود دارد.  

حساب:

به منزله پرونده ای مفصل از تغییراتی است، که در یک دارائی خاص، یک بدهی خاص یا سرمایه صاحب مؤسسه، طی یک دوره زمانی رخ می دهد و ابزار اصلی ثبت و خلاصه کردن اطلاعات مالی است.

برای اینکه امکان دسترسی به اطلاعات موجود در حساب ها آسانتر شود، همه حساب های مربوط به یک واحد اقتصادی در یک دفتر خاص به نام «دفتر کل» نگهداری می شود.  

 

ثبت رویدادهای مالی در حسابها:

برای اینکه اثر هر رویداد مالی را بر اجزای معادله حسابداری نشان دهیم از شکل حساب T استفاده می کنیم، که دارای سه قسمت است:

۱- عنوان حساب

۲- سمت راست یا بدهکار

۳- سمت چپ یا بستانکار
عنوان حساب

بدهکار بستانکار

  – قاعده ثبت افزایش و کاهش در حسابها:

افزایش هر دارائی در سمت راست (بدهکار) حساب آن دارائی، ثبت می شود.

کاهش هر دارائی در سمت چپ (بستانکار) حساب آن دارائی، ثبت می شود.

افزایش هر بدهی و سرمایه مالک در بستانکار حساب مربوط، ثبت می شود.

کاهش هر بدهی مالک در بدهکار حساب مربوط، ثبت می شود.

دارائی ها = بدهی ها + سرمایه مالک
افزایش
دارائیها
بدهکار
می شود کاهش
دارائی ها
بستانکار
می شود   کاهش
بدهی ها
بدهکار
می شود افزایش
بدهی ها
بستانکار
می شود   کاهش
سرمایه
بدهکار
می شود افزایش
سرمایه
بستانکار
می شود

 مانده گیری حساب ها:

 نخست، ارقام بدهکار و ارقام بستانکار را جداگانه جمع زده، زیر هر

 ستون یادداشت و سپس جمع طرف کوچکتر را از جمع طرف بزرگتر کسر می کنیم؛ به حاصل این تفریق «مانده حساب» گویند.  

ثبت رویدادهای مالی در مدارک و دفاتر حسابداری

اسناد و مدارک مثبته:

به اسناد و مدارکی که دلالت بر وقوع یک معامله یا رویداد مالی مشخص دارد، «اسناد مثبته» گفته می شود. مانند فاکتور فروش، رسید بانکی، قبض آب و برق و ……  

سند حسابداری:

برگه ای است که اطلاعات مربوط به یک یا چند رویداد مالی قبل از ثبت در دفاتر حسابداری، در آن نوشته می شود و سپس بر اساس اطلاعات مندرج در سند حسابداری دفاتر حسابداری تنظیم می گردد.   دفاتر حسابداری:

 کلیه رویدادها در دفاتر حسابداری ثبت می شوند. دفاتر حسابداری را می توان به دو گروه تقسیم کرد:

گروه اول، دفاتر رسمی یا قانونی، شامل دفتر روزنامه عمومی و دفتر کل می باشد و گروه دوم، دفاتر غیر رسمی یا کمکی، که شامل دفاتر تأمین و سایر دفاتر مورد نیاز حسابداران می گردد.  

  ۱- دفتر روزنامه عمومی:

دفتری است که کلیه معاملات و رویدادهای مالی یک واحد اقتصادی روزانه به ترتیب تاریخ وقوع در آن ثبت می شوند.

دفتر کل

عبارت است از مجموعه حساب هایی که برای ثبت و خلاصه کردن

اطلاعات مربوط به رویدادهای مالی یک واحد اقتصادی استفاده می شود.

نوشتن دفتر کل بعد از رویدادهای مالی در دفتر روزنامه انجام می گیرد.

برای ثبت رویدادهای مالی در دفتر کل ابتدا رویداد مالی ثبت شده در دفتر روزنامه مشخص و سپس مراحل انتقال به ترتیب زیر انجام می شود:

۱- پیدا کردن صفحه حسابی که در دفتر روزنامه بدهکار شده است. ۲- نوشتن شماره رویداد مالی (شماره روزنامه) در ستون مربوطه

در حساب دفتر کل

۳- ثبت تاریخ رویداد مالی در ستون تاریخ

٤- درج مبلغ بدهکار در ستون بدهکار

٥- نوشتن شرح مختصری از رویداد مالی در ستون شرح ۶- نوشتن شماره صفحه دفتر روزنامه در ستون عطف حساب ۷- درج شماره صفحه ای از دفتر کل که ردیف بدهکار رویداد مالی در آن نوشته شده، در ستون عطف دفتر روزنامه

۸- محاسبه و نوشتن مانده حساب در ستون مربوط

۹- تعیین نوع مانده حساب در ستون تشخیص با نوشتن کلمه «بد» به جای بدهکار یا «بس» به جای بستانکار نمونه ای از انتقال رویداد مالی

  دفتر معین:

حساب های معین، مجموعه حساب های کمکی یا مکمل برخی از حساب های دفتر کل هستند.  

  حساب های معین

حساب دفتر کل

در شکل می بینید که یک حساب دفتر کل (حسابهای پرداختنی) دارای چند حساب معین است، که در هر یک اطلاعاتی در مورد تک تک بستانکاران نوشته می شود. دفتر معین مستقیماً از روی سند حسابداری نوشته می شود.

   تراز آزمایشی حساب های دفتر کل

فهرستی از نام و مانده کلیه حساب های دفتر کل در یک زمان مشخص، را تراز آزمایشی حساب های دفتر کل گویند، که معمولاً در پایان هر ماه تهیه می شوند و برای تهیه آنها مراحل زیر انجام می شود.

۱- نوشتن عنوان، شامل نام مؤسسه، نام گزارش و تاریخ گزارش ۲- نوشتن نام و مانده حساب های دفتر کل

۳- محاسبه جمع ستون بدهکار و ستون بستانکار

٤- کشیدن دو خط موازی زیر ستون های جمع به منزله اتمام کار تهیه تراز آزمایشی است.

تراز نامه:

 از روی تراز آزمایشی حساب های دفتر کل می توان تراز واحد اقتصادی  تهیه کرد.

تراز آزمایشی مؤسسه دانا در تاریخ ۳٠ آبان ماه ۱۳۷۶ به شرح زیر می باشد.  

 

درآمد و هزینه:

 درآمد:

مبالغی که بابت ارائه خدمات به مشتریان، دریافت شده و یا در آینده دریافت خواهد شد «درآمد» نام دارد. درآمد موجب افزایش سرمایه و به هنگام افزایش بستانکار می گردد و مانده این حساب بستانکار خواهد شد.

درآمد مؤسسات خدماتی به صورت نقد یا نسیه کسب می شود.  

  -ارائه خدمات به صورت نقد:

چنانچه در زمان ارائه خدمات به مشتریان وجه آن نقداً دریافت شود در این صورت در معادله حسابداری از یک سو دارائی های مؤسسه و از سوی دیگر سرمایه مالک مؤسسه افزایش می یابد.  

  – ارائه خدمات به صورت نسیه (درآمد غیر نقدی):

چنانچه یک مؤسسه، خدماتی برای مشتریان خود انجام دهد و وجه آن را بلافاصله دریافت نکند، در این صورت مشتری متعهد می شود حق الزحمه این خدمات را در آینده بپردازد.

تحقق درآمدهای غیر نقدی از یک سو موجب افزایش دارائی ها (حساب های دریافتنی) و از سوی دیگر موجب افزایش سرمایه در معادله می گردد.  

  هزینه:

مخارجی که یک مؤسسه برای ارائه خدمات به مشتریان و کسب درآمد متحمل می شود هزینه نام دارد. هزینه موجب کاهش سرمایه می گردد.  

  صورتحساب سود و زیان:

چگونگی و نتیجه فعالیت های یک واحد اقتصادی را طی یک دوره زمانی نشان می دهد.

هزینه ها – درآمدها = سود (زیان) خالص

سود خالص <— هزینه ها < درآمدها

زیان خاص <— هزینه ها > درآمدها

صورتحساب سود و زیان مؤسسه خدماتی از چهار بخش تشکیل شده است:

۱- عنوان: در این بخش اطلاعات مربوط به نام مؤسسه، نام صورتحساب در سه سطر درج می گردد.

۲- درآمدها: درآمدهای دوره مالی به تفکیک نوع نوشته و سپس جمع درآمدها محاسبه می گردد.

۳- هزینه ها: هزینه های دوره مالی به تفکیک نوع هزینه نوشته و سپس جمع هزینه ها محاسبه می گردد. v ٤- سود و زیان خالص: ما به التفاوت جمع درآمدها و جمع هزینه ها تحت عنوان سود خالص نوشته می شود.  

در ادامه اسناد حسابداری شرکت خورشید منطق را مورد بررسی قرار می دهیم و بعد دفتر روزنامه سپس دفتر کل و دفتر معین آنگاه تراز آزمایشی و در آخر کار نیز ترازنامه را می آوریم .



قیمت: 100 تومان

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ آبان ۹۶ ، ۱۲:۰۵
postey postey

6f/2 (34558)

کمبود مس :

نگارش : دکتر امیدرضا امرآبادی

کارشناس شبکه دامپزشکی شهرستان شیراز

1383

عناصـر معــدنی

عناصر معدنی  5-2 درصد وزن بدن جانوران را تشکیل می دهند که 75 درصد از این میزان در استخوانها متمرکز میباشد. اکثر عناصر معدنی طبیعت در بدن یافت شده اند و وجود آنها در غذا ضروری می باشد. تعداد 16 عنصر از مواد معدنی در متابولسیم بدن نقش دارند که مواد معدنی ضروری می باشند. این 16 عنصر بر اساس تراکم در بدن به دو دسته تقسیم میشوند:

1ـ ماکرومینرال                  Macromineral

2ـ میکرومینرال                 Micromineral

دسته ماکرومینرالها نسبت به میکرومینرالها در بدن تراکم بیشتری دارند و بایستی مقدارشان در غذای دام بیشتر باشد. مقدار این مواد معدنی را به درصد بیان می کنیم مانند: سدیم، کلر، کلسیم، فسفر، پتاسیم، منیزیم و گوگرد.

دسته میکرومینرالها یا عناصر کم مقدار: چون مقدارشان کم است بر اساس درصد بیان نمیشوند. از P.P.M یا mg/kg استفاده میشود از این گروه میتوان ید، آهن، مس، سلنیوم، مولیبدن، فلوئور، کبالت، منگنز و روی را نام برد.

 

نقـش یا وظائـف عنـاصر معــدنی:

1ـ بعضی از این عناصر در ساختمان اسکلت و دندانها بکار رفته و باعث استحکام این بافتها می شوند مانند کلسیم و فسفر.

2ـ بعضی در ساختمان مواد آلی بکار می روند مانند فسفولیپیدها و اسیدهای نوکلئیک که فسفر دارند و هموگلوبین که دارای آهن است و اسید آمینه هایی مانند سیستئین و میتیونین که حاوی گوگرد می باشند.

3ـ بعضی از عناصر معدنی بصورت کوآنزیم عمل می کنند، یعنی باعث فعال شدن آنزیمهائی میشوند. مثل منیزیم، منگنز و روی.

4ـ بعضی بصورت محلول در خون و سایر مایعات بدن وجود دارند که هر کدام یک نقش فیزیولوژیکی مهمی را بعهده دارند. مانند سدیم و پتاسیم که در تنظیم فشار اسمزی و تحریک پذیری سلولهای ماهیچه ای و عصبی دخالت دارند.

 

شـرایط کلـی ایجـاد کمبـود عنـاصر معــدنی:

 

1ـ کمبود در غذا:

جیره متعادل باید مخلوطی از چند غذا باشد اما به لحاظ اینکه دامدار صرفه اقتصادی را در نظر می گیرد و عموماً از غذاهای اطرافش جهت دامهایش استفاده میکند. عموماً کمبود مواد معدنی را بدنبال دارند. مثلاً عناصر لگومینه مواد معدنی بیشتری دارند که اگر کم مصرف شوند نهایتاً کمبود داریم.

 

2ـ کمبود در خاک:

بعضی مناطق بطور طبیعی دارای خاک فقیری هستند و در نتیجه گیاهانشان نیز فقیر میباشند. اگر در یک ناحیه چندین سال متوالی فقط یک نوع گیاه کاشته شود. بسته به نوع گیاه بعضی از مواد معدنی در خاک کم میشوند به خصوص میکرومینرالها گاهی اوقات عناصر معدنی موجود در خاک کافی میباشد اما شرایطی در خاک وجود دارد که از جذب این عناصر جلوگیری می کند. مثلاً در خاک قلیایی جذب منگنز کم میشود.

 

3ـ عدم تعادل بین مقدار عناصر معدنی:

وجود عناصر معدنی در غذا به تنهایی برای رفع احتیاجات کافی نیست. برای جذب صحیح باید بین بعضی از عناصر معدنی یک نسبت متعادل برقرار باشد. مثلاً بهترین نسبت بین کلسیم و فسفر 1/2 یا 1/1 میباشد. اگر میزان کلسیم بالا باشد از جذب فسفر، منگنز و روی کاسته می شود.

عناصر معدنی در بدن ذخیره میشوند و به همین دلیل کمبود آنها احساس نمیشود و حتی بدن ممکن است مکانیسم هایی برای نگهداری آنها داشته باشد. کمبود ممکن است کم باشد و ظاهر حیوان چیزی را نشان ندهد ولی تمام کمبودها دیر یا زود حیوان را تحت تاثیر قرار میدهد. مثلاً تولید شیر با پشم کاهش می یابد. تشخیص کمبود ها آسان نمی باشد زیرا علائم اختصاصی نداریم و با علائم کمبود ویتامینها و ناراحتی های انگلی و بیماریهای عفونی اشتباه می شوند و گاهی ممکن است کمبود دو یا چند عنصر را داشته باشیم و یا همراه با کمبود مواد معدنی باشد. در شرایط عادی کمبود فلوئور و مولیبدن اصلاً ایجاد نمی شود. چون در تمامی غذاها موجود می باشند بیشتر زیاد بودن این دو عنصر مطرح است چون سمی می باشند. کمبود پتاسیم و روی نادر است. کمبود بعضی از عناصر مانند مس و سلنیوم و ید بیشتر در مناطقی با خاک فقیر دیده می شوند.

 

مـس «Cu» :

مس بطور عمده در کبد، مغز، کلیه ها، قلب و در بخشهای رنگی چشم و موها و پشم وجود دارد. مس یکی از عناصر ضروری بافتهای خون از نظر رشد سلولهای خون یا ترمبوسیتها است بعلاوه نگهداری سلولهای فوق با مقدار کافی مس در بدن هم بستگی دارد و در اثر کمبود مس ممکن است اختلالاتی در ادامه فعالیت ترمبوسیستها از نظر مکانیسم انعقاد خون رخ دهد. در آزمایشهایی که بوسیله مس نشاندار در تغذیه گوسفند بعمل آمده مس بلافاصله در خون حیوان ظاهر می شود و با فراکسیون آلبومین باند اتصالی تشکیل می دهد. بعد از 24 ساعت قسمت بیشتر مس نشاندار در سرولوپلاسمین، (پروتئین مس دار خون) و متصل با جزء گلوبولین آن مشاهده می شود.

آزمایش نشان داده است که تقریباً نصف مس موجود در بدن گوسفند در عضلات متمرکز گردیده است و نصف بقیه در تمام بافتهای بدن وجود دارد. مس در درجه اول در کبد و آنگاه در مغز استخوان و به مقدار کمتر در بافتهای دیگر گوسفند ذخیره        می شود.

مقدار مس ذخیره در بدن بره هنگام تولد مشابه آهن ذخیره، تقریباً زیاد است و چون شیر از نظر مس فقیر است، مس ذخیره در بدن بره نوزاد، میتواند احتیاجات حیوان را از این نظر برطرف سازد.

مس بعنوان کاتالیزور در سنتز هموگلوبین نقشی بعهده دارد و از نظر فیزیولوژی با متابولیسم آهن در بدن ارتباط می یابد. در اثر کمبود در بدن انتقال آهن از بافتها به پلاسمای خون کاهش یافته و هیپوفریمی یا کاهش غلظت آهن در خون بوجود می آید و نهایتاً کم خونی (Anemia) را داریم.

مس برای جذب آهن و آزاد شدن آهن از محل ذخیره لازم است. ترانسفرین آهن را بصورت Fe3+ در خون حمل می کند و لازم است که آهن هم در موقع جذب و هم در زمان آزاد شدن از محل ذخیره بصورت Fe3+ حمل شود، 3 آنزیم زنین اکسیداز و سرولوپلاسمین و فراکسیداز، در این مرحله نقش حیاتی دارند.

مس از اعضای مهم این سه آنزیم فوق میباشد و حال اگر حیوان با کمبود مس مواجه شود جذب آهن و آزادسازی آهن ازمحل ذخیره کم میشود و نهایتاً کم خونی را بدنبال خواهد داشت. بعلاوه مس موجود در مجرای روده جذب آهن را بداخل سلولهای مخاطی تسریع می کند و بهمین جهت در اثر کمبود مس جذب آهن نیز کاهش می یابد.

مس در بسیاری از سیستمهای آنزیمی نیز شرکت و یا دخالت دارد. مس در سیستم آنزیمی سنتزکراتین شرکت دارد و کراتین خود از اجزای متشکله مو و پشم میباشد. بعبارت دیگر کمبود مس سبب نقصان سنتزکراتین و موجب اختلالاتی در ساختمان و اندازه رشد مو و پشم می شود. کمبود مس باعث تغییرات کیفی در مو و پشم گوسفند نیز می شود. بعلت شرکت مس در سیستم آنزیمی سنتزالاستین، پشمهای نخی و موی شکل که سست و براق بوده و دارای پیچش طبیعی نیستند ظاهر میشود علت این است که پروتئین پشم کراتین است که اسید آمینه گوگرددار سیستئین در آن زیاد بکار رفته است. برای ایجاد جعد، بین مولکولهای سیستئین بایستی که پیوند دی سولفیدی ایجاد شود که آنزیم پلی فنیل اکسیداز Poly Phenyl Oxidase این وظیفه را بعهده دارد. مس یکی از اجزای این آنزیم می باشد که در صورت کمبود مس پشم جعد طبیعی خود را از دست می دهد. پشم شل میشود و ظاهر براق پیدا میکند.

آنزیم تیروزیناز که اسید آمینه تیروزین را در سلولهای ملانوبلاست به رنگدانه سیاه ملانین تبدیل می نماید یک پروتئین مس دار و در صورتیکه احتیاجات گوسفند از نظرمس به مقدار کافی تامین نشود در تشکیل آنزیم نامبرده و در ایجاد رنگدانه سیاه ملانین اختلال حاصل می گردد.

اختلال فوق سبب تحلیل رنگدانه سیاه پشم در بدن و رنگ سیاه مو بویژه در اطراف چشمهای گوسفند می شود. در گاو موهای قرمزرنگ زرد می شوند و موهای سیاه ، قهوه ای می گردند.

بدنبال کمبود مس ضایعات استخوانی نیز مشاهده می شود. کمبود مس از دو طریق ضایعات استخوانی را ایجاد می کند.

1ـ کاهش فعالیت سلولهای استئوبلاست.

2ـ کاهش فعالیت آنزیم Lysyl Oxidase

در استخوانها مقادیر زیادی کلاژن وجود دارد که باعث قوام استخوان میشود. مولکولهای کلاژن ابتدا تروپوکلاژن هستند. در صورت وجود آنزیم Lysyl Oxidase با تشکیل حلقه های متقاطع تروپوکلاژن تبدیل به کلاژن میشود. این آنزیم حاوی مس است و کمبود مس نهایتاً باعث نرمی استخوان میشود.

همین اتصالات توسط همین آنزیم در الاستین نیز ایجاد میشود و اگر باز کمبود مس موجود باشد. الاستین نیز کم ساخته میشود در نتیجه از مقاومت رگهایی مثل آئورت کاسته میشود و نهایتاً آنوریسم را داریم.

 

شـرایط ایجـاد کمبــود مـس:

کمبود مس در نشخوار کنندگان در سرتاسر دنیا گزارش شده است. و کمبود مس درمانگاهی و تحت درمانگاهی هر دو از لحاظ اقتصادی قابل توجه هستند. کمبود         می تواند بصورت اولیه و ثانویه باشد.

 

در حالت اولیه: کمبود مس در غذای دام است. مراتع در اوایل بهار که علوفه جوان هستند باندازه کافی مس ندارند و حیواناتی که از این مراتع تغذیه میکنند مستعد به ابتلاء میباشند. بخصوص اگر خاک منطقه از لحاظ مس هم فقیر باشد. کمبود مس بیشتر در بهار و تابستان و بیشتر در مراتع دیده میشود. در حیواناتی که محصور نگهداری میشوند کمبود مس بندرت دیده میشود.چون معمولاً برای تغذیه این دامها از کنسانتره و علوفه خشک استفاده میشود و کنسانتره به اندازه کافی مس دارند و همچنین علفهایی که برای خشک شدن بکار می روند بالغ هستند و علوفه بالغ بطور کلی از لحاظ عناصر معدنی غنی تر از علوفه جوان می باشند.

گیاهانی که میزان مس موجود در یک کیلوگرم از ماده خشکشان کمتر از 3 میلی گرم باشد می توانند باعث بروز عوارض درمانگاهی کمبود مس شوند و اگر میزان مس در این گیاهان به (mg/kg  5-3) برسد کمبود مس بصورت تحت درمانگاهی خود را نشان میدهد. دامهای جوان خیلی حساستر از بالغین می باشند و حساسیت گاو از گوسفند بیشتر می باشد. میزان مورد احتیاج به مس در گوساله ها 2/1 . بره ها 1 تا 5 و گوسفندان بالغ 5 تا 9 و گاو گوشتی و شیری 8 تا15 و گاو آبستن 13 تا 20 میلی گرم مس در یک کیلوگرم ماده خشک جیره غذایی می باشد.

 

کمبود ثانویه: کمبود مس در گوسفند ممکن است بعلت میزان مازاد بر احتیاج مولیبدنوم در غذا باشد و بیماری بعلت اثر ناسازگاری بین دو عنصر بوجود بیاید. در این حالت بیماری را به نام «مولیبد نیوزیس»یا ((Teart)) می خوانند و چون اسهال مداومی بین 8تا10 روز به رنگ زرد مایل به سبز تا سیاه از نشانیهای مشخص آن است از تارت به نام «اسهال سیاه گوسفند» نیز نام می برند. استفاده از سولفات مس در علوفه و یا غذاهای غنی از مولیبدنوم نیز سبب بروز اختلالات فوق در گوسفند می شود و بر اساس پدیده فوق عده ای معتقدند که رابطه ای بین سه عنصر مولیبدنوم، گوگرد، مس وجود دارد به قسمی که اثر محدود کننده یا ناسازگاری مولیبدنوم روی مس فقط در مجاورت عنصر گوگرد امکان پذیر است.

میکروارگانیسمهای موجود در شبکه نشخوارکنندگان از گوگرد موجود در غذا مقداری سولفید تولید می کنند. این مقدار سولفید با مولیبدنوم ترکیب شده و تیومولیبدات مس تولید می شود که نامحلول بوده و جذب نمی شود. نسبت مناسب بین مس و مولیبدنوم (5به1) است. نسبت بحرانی 1/2 می باشد در فصل بهار مولیبدنوم در گیاهان زیاد است که با کمبود مس توام شده و بروز کمبود تشدید میشود.

 

 

نشـانیـهای درمـانگاهـی:

 

گاو: گوساله هایی که چند هفته از تولدشان گذشته علائم کمبود مس را نشان می دهند اما بروز علائم ظاهری هنگامی مشاهده می گردد که گوساله 3 تا 4 ماه از جیره ای که فاقد مس کافی باشد استفاده نماید. در گاو موهای قرمزرنگ، زرد می شوند و موهای سیاه قهوه ای کم رنگ می گردد و بعلت تغییر رنگ موها در اطراف چشم گاو، گاو حالت مار عینکی پیدا می کند. از علائم مشخصه کمبود مس، رشد کند، عدم بروز علائم فحلی اسهال متناوب و وضعیت ظاهری نامطلوب       می باشد.

در حالت پیشرفته بیماری کم خونی توسعه پیدا کرده و در صورت عدم درمان بعد از چند هفته یا ماه دام بعلت لاغری مفرط تلف میشود.

گوساله هایی که مستقیماً از شیر مادران خود استفاده می کنند از لحاظ درمانگاهی عموماً سالم هستند اما امکان تغییراتی در اسکلت بدنی آنها مانند تورم اپی فیز. قوسی شدن پاها و کمانی شدن کمر وجود دارد که اینگونه گوساله های  بعلت  انقباض تاندون  خم کننده (Flexor Tendon) بر روی نوک سم حرک میکنند.

بعلت کمبود شدید مس در گاو بالغ نارسایی حاد قلبی روی میدهد که این عارضه را در استرالیا بیماری ازپا افتادگی گاوان (Falling disease) می نامند.

بیمـاری از پـاافتادگی گــاوان (Falling disease):

بیماری فالینگ که یکی از نارساییهای شناخته شده قلبی عروقی در گاو می باشد در اثر کمبود مس بروز می نماید. ضایعات اولیه بصورت آتروفی پیشرفته عضله قلب می باشد که بافت فیبروزه جایگزین این عضله شده است.

مرگ ناگهانی از علامت مشخصه این بیمای است که عموماً بعلت نارسایی قلبی ناشی از فعالیت یا تهییج می باشد.

خصوصیات این بیماری عبارت از این است ماده گاوانی که ظاهراً سلامت کافی دارند سر خود را به سمت بالا حرکت می دهند. نعره می کشند و به زمین می افتند و در اغلب موارد فوراً تلف می شوند ولی بعضی پس از افتادن تقلای کمی برای برخاستن می کنند و چند دقیقه ای ضمن کشیدن نعره دست و پا می زنند. موارد نادری نشانیها تا 24 ساعت و گاهی بیشتر دوام پیدا می کند. اینگونه حیوانات به تواتر سر خود را پایین می آورند دستهای خود را ستون قرار می دهند ولی بطور ناگهانی در یکی از این مراحل تلف می شوند. این بیماری هنوز در گوسفند و اسب مشاهده نشده اما در خوک و طیور گزارش شده است.

گاو در مقایسه با گوسفند نسبت به افزایش مولیبدنوم و کاهش مس در جیره حساسیت بیشتری دارد. درصورتیکه نسبت مس به مولیبدنوم به کمتر از 1/2 برسد علائم کمبود مس آشکار می گردد که لاغری مفرط، اسهال آبکی کف دار، تورم دستگاه تناسلی و کم خونی از علائم مشخصه این بیماری است که نهایتاً در صورت عدم درمان، به مرگ دام منجر می شود.

طولانی شدن این بیماری پوکی و شکستگی استخوان را نیزبهمراه خواهد داشت.

 

گوسفند:

کاهش رشد، کم خونی و اسهال از مهمترین علائم کمبود مس در گوسفندان       می باشد. در حالت کمبود شدید مس گوسفند دچار لاغری مفرط شده و تلف میشود.

از علائم دیگراین بیماری که از لحاظ اقتصادی قابل توجه است کاهش رشد در پشم و پایین آمدن کیفیت آن می باشد.

مس در نگهداری میلین در تارهای عصبی و در تشکیل استخوان نقشی بعهده دارد و در اثر کمبود آن، عدم هماهنگی حرکات عضلانی و اختلالات استخوانی از قبیل لنگش و تورم عضلانی و شکستگی استخوانها در بره به وجود می آید. اختلالات عصب کمبود مس در بره ها موجب بیماری می شود که این سندرم در استرالیا «عدم تعادل به شکل همه گیر» Enzootic ataxia و در انگلستان «پشت نوسانی» Sway back نامیده می شود.

در این بیماری میلین سلولهای عصبی در مغز و نخاع خوب تشکیل نمی شود زیرا برای تشکیل میلین به آنزیم سیتوکرام اکسیداز احتیاج است و در ساختمان این آنزیم هم مس بکار رفته است. این عارضه در بره ها باعث مرگ و سلولی در قسمت سفید مخ و استحاله قسمت حرکتی نخاع می شود.

از علائم این عارضه می توان تولد بره های مرده، وجود فلجی در بره ها هنگام تولد یا در چند روز بعد تولد، سرگیجه، کوری، تلوتلو خوردن و نشستن بره ها مانند سگ را ذکر کرد.

این حالت عدم تعادل در بزغاله ها و خیلی به ندرت در گوساله ها نیز رخ داده است. در گوسفند و سایر نشخوارکنندگان بیماری دیگری به نام «ناخوشی نمک» نیز بروز می کند که نشانه های بالینی آن مشابه نشانه های کمبود مس و کبالت است و با تجویز مکملهای محتوی عناصر نامبرده برطرف می شود.

در تغذیه گوسفند از استفاده غیرضروری و مازاد بر احتیاج مس باید جداً احتراز نمود زیرا زیادی مس باعث مسمومیت می گردد. در این نوع مسمومیت مهمترین مخزن ذخیره مس یعنی کبد، نخستین اندامی است که آسیب می بیند و در صورتیکه گوسفند از علوفه مراتعی که مقدار مس در آنها زیادتر از حد معمول باشد تغذیه نماید مسمومیت مزمن مس در حیوان ظاهر می گردد. بعلاوه تغذیه طولانی گوسفند با    جیره ای که روزانه دارای 25 تا 30 میلی گرم مس است سبب زردی یا یرقان همولیتیک        می شود.

در بیماری فوق گلبولهای قرمز به شکل غیرعادی از 120 روزگی تخریب می شوند و کبد قدرت خود را از نظر ذخیره رنگدانه های صفراوی حاصل از تجزیه گلبول قرمز از دست می دهد. بهمین جهت رنگدانه های فوق در پلاسمای خون متراکم می شوند و پوست حیوان به رنگ زرد پریده بنظرمی رسد.

 

آسیـب شناسـی درمانـگاهــی:

میزان مس موجود دریک کیلوگرم ماده خشک کبد در گاو بالغ سالم 55/1 الی 15/3 و در گوساله تازه به دنیا آمده سالم 4/9ـ15/3 میلی مول است که در حالت بیماری همین مقدار مس در بالغین به کمتر از 16/0 و در گاوهای یک ساله به کمتر از 32/0 و در گوساله ها به کمتر از 79/0 میلی مول می رسد. در گوسفندان بالغ و سالم میزان مس 8/0 تا 4/9 میلی مول در یک کیلوگرم ماده خشک کبد است و در حالت کمبود مس این میزان به 32/0 تا 47/0 می رسد و اگر به عدد کمتر از 24/0 مول برسیم بیماری Sway back در بره ها ظاهر می شود.

در بره و بزغاله هایی که دچار عارضه Sway back می باشند میزان مس به 065/0 تا 24/0 میلی مول تنزل پیدا می کند.

در گاو و گوسفند سالم میزان مس موجود در خون 9 تا 26 میکرومول در لیتر است. مقادیر کمتر از 9 میکرومول نشاندهنده عارضه تحت درمانگاهی بیماری ظاهر        می شوند.

در میش و گاو کم خونی به شکل هیپوکرومیک ماکروستیک Hypochromic macrocytic و در بره ها به شکل میکروسیتیک Microcytic بروز می نماید.

 

علائـم کالبـد گشــائی:

از مهمترین علائم کالبد گشایی لاغری مفرط و پوکی استخوان در حیوانات جوان   می باشد. در گوساله ها امکان دارد بزرگ شدن قسمت اپی فیز استخوان مشهود باشد.

دربعضی ازموارد Sway back در مغز حفره هایی قابل مشاهده می باشند و در تماس موارد سندرم Sway back توسط میکروسکوپ در مغز و نخاع بطور منطقه ای فقدان میلین و نکروز عصبی و استحاله فیبرهای عصبی نخاع را میتوان مشاهده کرد. در بیماری فالینگ علائم اتساع سیاهرگی، شل شدن قلب فیبروزی و هموسیدروز قابل مشاهده هستند.

 

تشخیــص:

تشخیص این بیماری با توجه به تاریخچه، علائم درمانگاهی و پاسخ مناسب به تجویز مس صورت می گیرد.

برای اندازه گیری میزان مس خون و کبد می توان از فعالیت آنزیم سیتوکروم اکسیداز و سرولوپلاسمین که با سطح پلاسمایی مس ارتباط مستقیم دارند استفاده کرد. اندازه گیری مس موجود در جیره غذائی، مرتع و خاک منطقه جهت شناسایی منبع کمبود ضروری است.

 

تشخیــص تفریقــی:

بیماریهای سالمونلوز، فاسیلوزمزمن، یون و گاستر و اینتریت انگلی بخاطر طبیعت تحلیل برنده ای که دارند بایستی با بیماری کمبود مس تشخیص تفریقی داده شوند. همچنین ناهنجاریهای اسکلتی که ناشی از کمبود و یا متعادل نبودن میزان کلسیم و فسفر و ویتامین D حاصل می شوند.

در موارد آبسه های نخاعی و عفونتهای سیستم اعصاب مرکزی، بیماری عضله سفید و عفونت خون ناشی از گزش کنه علائم عصبی مشابه سندرم Enzootic ataxia           می باشند.

 

درمــان:

تجویز خوراکی محلول سولفات مس به میزان 4 گرم برای گاو و 5/1 گرم برای گوسفند بالغ یک هفته در میان مناسب بوده است.

از روشهای دیگر درمان خورانیدن 4 گرم سولفات مس به گوساله های 2 تا 6 ماهه و 10 تا 8 گرم به گاوان بالغ هفته ای یکبار بمدت 3 تا 5 هفته برای درمان کمبود مس اولیه و ثانویه توصیه می گردد.

جیره غذایی دامهای مبتلا را باید بوسیله مکمل مس دار اصلاح نمود. برای این منظور باید به املاح معدنی به نسبت 3 تا 5 درصد سولفات مس اضافه نمود. مخلوط املاح معدنی که برای گاوان توصیه می شود حاوی 50 درصد مکمل کلسیم و فسفر 45 درصد ملح کبالت ید دار و 5ـ3 درصد سولفات مس می باشد این مخلوط را می توان جداگانه بکار برد و یا به نسبت یک درصد به جیره غذایی گاوان افزود.

در مواردی که نیاز فوری به تجویز مس وجود دارد. می توان مس را تزریق نمود. بطور کلی در مواردی که کمبود مس وجود دارد. دام به درمان با مس پاسخ مثبت  می دهد ولی عوارض شدید اسکلتی، عصبی و دستگاه گردش خون غیرقابل ترمیم می باشد.

 

منابع :

1- سعادت نوری ، منوچهر (1366) ، اصول نگهداری و پرورش گوسفند ، چاپ سوم ، صفحات 206 – 203 .

 
2- Blood .D.C.(1989) . Veterinary Medicine ( Seventh edition ) P.P 1160 – 1173.
 
3- Howard . J.L (1986 ) . Current Veterinary Therapy (2) P.P 280 – 281 , 437.


۰
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ مهر ۹۶ ، ۱۰:۳۶
postey postey

gl/l (1125)

مرکز مدیریت حوزه های علمیه خراسان

حوزه علمیه الزهراء (س) بجنورد

عنوان تحقیق

فاطمه (علیها السلام )و تربیت فرزندان

محقق

خدیجه ولی پور

پاییز 85

مقدمه

فاطمه (علیها السلام) آن چنان در جلوه جمال و جلال خدا محو است که همه چیز را در راه او فدا می‌کند، مقامش، رتبه اش، دخت پیامبر بودنش، جلال و اشرافیت مورد انتظار برای خودش، حتی جامه عروسیش، دستبند نقره‌اش، پرده خانه‌اش و ….‌در چنین صورتی‌آیا باز هم او محبوب خدا نباشد.

فاطمه (علیها السلام) همسر علی (علیه السلام) است کسیکه اگر نبود برای فاطمه (علیها السلام) کفر و همسری نبود تکلیف ازدواجش را خدا معین می کند و ادامه حیات خانوادگیش بر اساس آرمان و اهداف اسلام رنگ می گیرد.

فاطمه (علیها السلام) زنی است که جلال و عظمتش در قالب مفاهیم و الفاظ نمی گنجد زیرا تصورات ما از مفاهیم بی نهایت قابل بحث و بررسی است وقتی که او را صدیقه می خوانیم با مفهوم صدیقه ای که برای دیگران ذکر می شود متفاوت است او با تمام وجودش صدیقه است. همه اعضای او، همه افکار و اندیشه هایش در این مصداق همگامی دارند.

آری عظمت فاطمه (علیها السلام) را نمی توان از راه نوشتن، بیان و شنیدن شناخت، زیرا که همه چیز او در تمام و کمال و در بی نهایت است، ایمانش، اخلاقش، فداکاریش، علو روحش، جلالتش و دانشش همه در منتهای کمال هستند.

او الگوست و به زنان آموخت که زنان مهم می توانند در موارد لازم، کار مردانه انجام دهند، در عین این که عفت و اصالت خود را حفظ می نمایند، به احقاق حق بپردازند و به دفاع از ستمگری ها قیام و اقدام نمایند.

فصل اول

فاطمه و مقام مادری

فاطمه موفق ترین مادر

چه مادری است؟ نمونه و بی مانند چه فرزندانی دارد؟ همه پاکبازهمه با اخلاص همه مطیع خدا، چه دامانی دارد؟ و چه کمکهایی را پرورش می دهد؟ دامانی که اجازه نمی دهد فرزندانش تن به ذلت بدهند و بار ننگی را بر دوش کشند او چه کانونی و چه آشیانه ای ساخت؟ فرزندان او گرسته و بیجان ولی در راه خدا، بدان راضی و خرسند که قوت روز و شبستان در راه خدا مصرف می شود فرزندانی که خود را ازآن مردم می دانند وقف مردم می کنند خدمت به دین و وظیفه احیای آن را برعهده دارند.

«او مادر است و فرزندانی تربیت می کند، فرزندانی که حافظ شرف اسلام، نگهبان ارزشهای پر‌ارج ایدئولوژی خویش و در این راه تا حد جان مقاومند، این با صلح خود و آن یک با قیام خونین خود نهال اسلام را آبیاری کرده و رشدش می دهند.

دخترانش نیز هر یک نیک پرورده و با هدفند. آن زینب و آن گلثوم، با هدفداری خود دنباله رسالت حسن و حسین را گرفته و ادامه اش می دهند. «فریاد حسین را در روز عاشورا ضبط می کنند و در کوفه و شام و در فاصله آن همه راهها و منزل ها به گوش دیگران می رسانند، شهادت حسین را این دو نفر به ثمر می رسانند و بلندگوهای نهضت حسینی این دو نفرند»

فاطمه (علیها السلام) شاگرد مکتب اسلام است در خانه وحی پرورش یافته و در زیر دست پیامبر رشد کرده است آنگاه هم که به خانه علی (علیه السلام) رفته باز هم از پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) فاصله ای نداشته است دید او نسبت به جهان همان دید وحی است گویی خود مفسر قرآن و مبین آن است.

او در مدرسه اسلام همکلاس و همدرس علی (علیه السلام) است بحثشان با هم و تبادل نظرها با همدیگر است شک نیست که اگر مساله از دید تاییدات عینی هم بررسی نشود و تنها از نظر عادی هم به آن نگاه کنیم باز راه برای رشد همه جانبه و یافتن یک کمال کلی برای فاطمه (علیها السلام) فراهم است «فاطمه زهرا (علیها السلام) تربیت یافته مکتب محمدی (ص) است و تعلیم و تربیت را در کلاس وحی الهی آغاز کرده و از آن مدرسه عالی انسان سازی فارغ التحصیل شده تمامی گفتار و کردار و اندیشه هایش سازنده و ارزنده و الهی و معنوی است. خاصه آن که رفتار و کردار او باید سرمشق تمامی زنان و دختران عالم اسلام باشد».

«کانون خانه و خانواده مقدس ترین مکان برای رشد انسانها و مکتب تربیتی برای اداره امور اجتماعی به حساب می آید. کسانی که در این آموزشگاه با اصول صحیح انسانی تربیت گردند بدون تردید در اصلاح خود و جامعه می توانند نقش اساسی داشته باشند. در این میان نقش سازندگی مادر، در رشد و تکامل تربیت شدگان اعضای خانواده فوق العاده بیشتر است و لذا هرچه مدیریت و آگاهی او در این زمینه مطلوب باشد فارغ التحصیلان آن کانون به همان نسبت ارزشمند خواهند بود.

حضرت فاطمه زهرا (علیها السلام) هرچند در سنین جوانی به خانه علی (علیه السلام) انتقال یافت و با مشکلات فراوان اقتصادی مواجه شد و در یک خانه محقر استیجاری منزل گزید و دسترسی به امکانات زندگی پیدا نکرد ولی با مدیریت صحیح خانه داری نمود و بدین وسیله عشق و علاقه شدید علی را به خود جذب کرد و تمام آن کمبودها را با صفای درونی جبران نمود و بچه‌های بی نظیری به جامعه تحویل داد.

فاطمه و نقش عامل تغذیه قبل از تولد و بعد از تولد

نقش حساس و سرنوشت ساز غذای جسم و جان و چگونگی تغذیه به ویژه در دوران کودکی و پیش از آن نقشی است حیاتی و بسیار مهم، به گونه ای که هم سلامت و شادابی و طراوت جسم انسان در گرو آن است و هم توازن و تعادل و سلامت فکر و اندیشه و عقیده او.

به همین خاطر قرآن موضوع تغذیه را از مسائل حیاتی پیامبران می داند تا چه رسد به انسان‌های عادی «وما جَعَلْناهُمْ جَسَدَاً لایَأکُلُونَ الطَّعامَ و ماکانوا خالدین» «و آنان را جسدی که غذا نخورند و نیاز به خوراک نداشته باشند قرار ندادیم و جاودانه هم نبودند».

و به انسان‌ها فرمان می دهد که به غذای خویش با دقت و تفکر بسیار بنگرند و در مورد آن بیندیشند «فَلْیَنْظُرِ الانْسانُ اِلی طَعامِهِ» «بنابراین، انسان باید به خوراک خویش و نقش آن نیک بنگرد»

حضرت علی (علیه السلام) هشدار می‌دهد که ضمن بهروزی صحیح و شایسته از نعمت‌های پاکیزه خدا و پرهیز از اسراف و تبذیر، از غذاهای پلید و ناپاک و نیز از غذاهای حرام سخت برحذر باشند.

«فما اشْتَبَهَ عَلَیْکَ عِلْمُهُ فَالْفِظْهُ و ما اَتْفَیْتَ بِطیبِ وُجُوهِهِ فَنَلْ مِنْهُ»

«هان ای استاندار من! من گمان نمی کردم که تو ضیافت گروهی را بپذیری که نیازمندانشان را از آن میهمانی رانده و ثروتمندانشان دعوت شده بودند. پس به آنچه می خوری بنگر که حلال و پاکیزه است یا حرام و پلید، آنگاه آنچه حرام بودنش برای تو مشتبه بود، آن را از دهان به دور افکن و آنچه را به پاکیزگی و حلال بودنش یقیین داری، آن را بخور»

چرا که غذای حرام و پلید، ویرانگر روح و جان و روان است، وجدان انسان را می کشد، چراغ فطرت را به خاموشی سوق می دهد، گوش جان را ناشنوا و چشم حق بین را نابینا می سازد.

برای اینکه فاطمه در همه حال طاهر و مطهر باشد انعقاد نطفه اش پس از چهل روز عبادت زوجین انجام می گیرد و آن روز که پای بدین جهان می گذارد نه تنها امید مادر بلکه امید پدر و ادامه دهنده راه رسالت او که غم اندوه پدر به وسیله او تسکین می یافت و خطوط رنج ادای رسالت از چهره اش برداشته می شد.

«آری دخت سرفراز پیامبر، نخستین سلول سازمان وجودش با غذاها و میوه های آسمانی و بهشتی پدید می آید و پدر و مادر گرانقدرش با همه آن معنویت و ویژگی ها، چهل روز برنامه پالایش و بندگی و عبادت و صعود را سپری می کنند تا در پرفرازترین قله شکوه معنوی و اوج تقرب به حق و شدت پیوند با جهان حقیقت و معنا، خدای جهان آفرین فرزند دلخواه و شاهکار بدیع آفرینش و راز آفرینش زن را به آنان ارزانی دارد.

و می نگریم که فاطمه (علیها السلام) نورش از بهشت،

سلول وجودش از بهشت،

اصل و اساس آفرینشش از بهشت،

پایه و بنیاد شخصیتش از بهشت،

تغذیه جسمش از بهشت،

تغذیه روح و جان و قلبش از بهشت،

آموزگارش از جهانی دیگر می رسد،

و محیط زندگی اش نیز یک محیط بهشتی و عطر آگین و تاریخ ساز است».

امتیاز دیگر بانوی بانوان در ولادتش بود.

«کدام نوازدی را زیر این آسمان کبود می شناسید که به هنگام ولادت او مادرش فرستاده ای نزد زنان دوست و همسایه بفرستد و آن تعصب ورزان و کینه توزان و بد اندیشان در آن شرایط سخت به یاری مادر و نوزاد نشتابند و آنگاه فرشتگان گروه گروه در خانه او فرود آیند و از پی آنان برترین زنان تاریخ به کمک او بشتابند و به او بگویند: غم مدار، اندوه به دل راه مده که ما به دستور خدا به یاریت آمده ایم ما خواهران تو هستیم، ساره همسر فداکار ابراهیم، آسیه بانوی شیردل و توحید گرا، مریم مام قداست و رسالت، کلثوم خواهر و همسنگر و نگهبان کشتی کوچک موسی (علیه السلام) و دیگر این انبوه فرشتگان آسمانها و این همه حوریان بهشت همه به یاری تو آمدند».

امتیاز دیگر دخت گرانمایه پیامبر (ص) این بود که پس از ولادت خود بی درنگ لب به سخن گشود درست مثل مسیح، آن پیامبر بزرگ خدا و از غنچه لبانش گلواژه های توحید و توحیدگرایی، گواهی به وحی و رسالت پیامبر، امامت علی (علیه السلام) و یازده فرزند او شکفت.

حقوق خانه و خانواده از دیدگاه حضرت فاطمه (علیها السلام)

خانواده ای در زندگی موفق می گردد که به طور مشترک و برای رسیدن به اهداف مقدس در کانون خانواده تلاش کنند و هیچ کدام از زن و شوهر از کار گریزان نباشند ولی باید شئوون وظایف مشخص باشد و هر یک به تناسب توان و تخصص و حوصله خویش انجام کاری را به عهده گیرد حضرت علی و فاطمه (علیها السلام) برای تقسیم کار نزد پیامبر بزرگوار اسلام (صلی الله علیه و آله وسلم) رفتند و درخواست نمودند تا آن حضرت تکلیف هر یک را در امور خانه مشخص نماید همانطور که امام باقر (علیه السلام) می فرمایند، رسول خدا (ص) نیز این چنین تقسیم کار کردند.

فَقَضی عَلی فاطِمَهَ بِخِدْمَهِ مادُونَ البابِ و قَضی عَلی عَلِیٍّ بِما خَلْفَهُ

به امیرالمومنین دستور دادند کارهای خارج خانه را انجام دهند و به دخترش فاطمه (علیه السلام) نیز فرمودند که کارهای داخل خانه را اداره نمایند، آن بانوی دو عالم از این تقسیم کار بسیار خوشحال شد.

و در حدیث دیگری خانم فاطمه زهرا (علیه السلام) می فرمایند:

قالت: یا رَسُولَ اللِه لَقَدْ مَجِلَتْ یَدایَ مِنَ الرَّحَاءِ اَطْحَنُ مَرَّهً و أعْجُنُ مَرَّهً:

ای رسول خدا، دستان من با کار کردن با آسیاب سنگی تاول زده و زخم شده است زیرا گاهی گندم آرد می کنم و زمانی آرد را خمیر می سازم.

حضرت زهرا (علیها السلام) چون دیگر زنان جامعه کار می کرد، گندم را با آسیاب دستی آرد می نمود، نان می پخت کار روزانه را انجام می داد، به بچه داری و تربیت کودک توجه کامل داشت تا آنکه هر دو دست آن یگانه روزگار زخم شد.

فاطمه (علیها السلام) در زندگی پربار خویش، به کار و انجام وظایف خانوادگی و تربیتی توجه کامل داشت نه تنها کار می کرد و نیازمندیهای خانواده را برطرف می ساخت، بلکه به تقسیم کار در خانواده و تحقق عدالت در محیط کوچک خانه و خانواده نیز اهمیت می داد.

کارهای خانه و خانواده را بین خود و امیرالمومنین علی (علیه السلام) و کار روزانه داخل منزل را نیز بین خود و خدمتکارش فضه بگونه ای مساوی تقسیم می کرد.

سلمان فارسی می‌گوید: فاطمه زهرا (علیها السلام) را دیدم که با دستان مبارک و با آسیاب دستی گندم را آرد می کند، جلو رفته پس از سلام، گفتم: ای دختر رسول خدا (صلی الله علیه و آله) خود را به خدمت مینداز، در کنار شما خدمتکار منزلتان فضه ایستاده است کار منزل را به ایشان واگذار.

پیامبر بزرگوار اسلام در حدیثی می فرمایند: قالتَ: اَوْصانِی رَسُولُ اِلله اَنْ تکُونَ الخِدْمَهُ لَها یَوْمَاً وَلی یَوْمَاً فکانَ اَمْسِ یَوْمَ خِدْمَتِها و الیَوْمَ یَوْمَ خِدْمَتی.

رسول خدا (ص) به من سفارش فرمود که کارهای خانه را با فضه تقسیم کنم یک روز او کار کند و روز دیگر من، دیروز نوبت او بود و امروز نوبت من است.

یکی از عوامل شادابی و تکامل خانواده ها تعیین حدود مسئولیت افراد در خانواده است با تقسیم کار، عدالت اجتماعی در محیط کوچک خانواده سعادت می آفریند و زن را از دخالت در اموری که سزاوار نیست باز می دارد امام باقر (علیه السلام) فرمودند: حضرت فاطمه (علیها السلام) کارهای منزل را با حضرت علی (علیه السلام) اینگونه تقسیم می کردند که:

خمیر کردن آرد و نان پختن و تمیز کردن و جار و زدن خانه به عهده فاطمه باشد و کارهای بیرون منزل از قبیل جمع آوری هیزم و مواد اولیه غذایی را علی (علیه السلام) انجام دهند.

آنگاه که رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: کارهای داخل منزل را فاطمه (علیها السلام) و کارهای بیرون منزل را علی‌(علیه السلام) انجام دهد، حضرت زهرا (علیها السلام) با خوشحالی فرمود:

قالَتْ: فَلا یَعْلَمُ ما داخَلَنِی مِنَ السُّرُورِ اِلاّ اللهُ باکفائیِ رَسُولُ اللهِ تَحَمُّلَ رِقابِ الرِّجالِ

جز خدا کسی نمی داند که از این تقسیم کار تا چه اندازه، خوشحال شدم، زیرا رسول خدا مرا از انجام کارهایی که مربوط به مردان است بازداشت.

آری فاطمه (علیها السلام) خانه را کانون آسایش علی و فرزندانش می سازد و هر وقت غم ها و رنجها، دشواریها و نابسامانیها بر علی فشار می آورد رو سوی خانه می کند، بدان امید که لحظاتی با زهرا سخن بگوید و دلش آرام گیرد.

خانه را پاک و تمیز، آرام و آباد نگه می دارد آن را طوری می سازد که در عین آنکه چیزی برای خوردن در آن به چشم نمی خورد صفا و صمیمیت، صداقت و مهر، پاکی و لطافتش غذای اهل خانه می شود و سیرشان کند.

فصل دوم

فاطمه (علیها السلام) سمبل ادب

فاطمه سمبل ادب

از ویژگی های بانوی بانوان، آراستگی به ادب انسانی و اسلامی بود.

«گل عطر آگین و زیبای وجود او به گونه ای در بستر بعثت رویید و به طوری در زیر اشعه نور افشان وحی رشد نمود و از آن آموزگار ادب و اخلاق، چنان حقایق و واقعیات را دریافت داشت که تمام روابط و مناسبات او بر اساس ادب و کرامت بود.

ادب در برابر خدا،

ادب در برابر پیامبر،

ادب در برابر مقررات الهی،

ادب در برابر خویشتن،

ادب در برابر پدیده های هستی،

ادب در برابر گفتار و نوشتار،

ادب در برخوردها،

و ادب فردی، خانوادگی، اجتماعی و دینی.»

« یکی از همسران پیامبر که خود بانوی شایسته کردار و با ایمان است در این مورد می گوید: و کانَتْ و اللهِ اَدابُ منّی و أعرف بِالأشیاءِ کُلّها.

پس از ازدواج پیامبر با من، آن حضرت دخت گرانمایه اش، فاطمه را به من سپرد تا در غیاب او، از آن دردانه اش پرستاری و نگاهداری کنم و به پندار خویش، راه و رسم زندگی را بر او که سایه مادر را بر سر نداشت بیاموزم اما به خدای سوگند وقتی بیشتر با او آشنا شدم، دیدم او از من و دیگر زنان و مردان، بسیار مودب تر و به همه چیز آشناتر و آگاه تر است. او آموزگار ادب و اخلاق و ارزش های والای انسانی است و همه اندیشمندان و متفکران، خود ساختگان و تربیت یافتگان، ادب آموختگان و به رشد رسیدگان، کمال جویان و ترقی خواهان هوشمندان و فرزانگان روزگاران، باید بیایند از او ادب انسانی بیاموزند.»

ادب در برابر خدا و پیامبر ( صلی الله علیه و آله)

در عصر رسالت و نزول قرآن، به دلیل آزادگی و آزاد منشی پیامبر و شیوه مردمی او با همه، به خصوص توده های محروم، با اینکه او پیشوا و سررشته دار امور دین و دنیای مردم بود خیلی از مردم به خود اجازه می دادند که با آن حضرت مثل یک فرد از دوستان خویش برخورد کنند. صدای خود را گاه از صدای دلنواز او بلندتر می کردند و گاه در گفتار و رفتار او پیشی می گرفتند، یا او را مثل دوست و همسایه خود به نام «محمّد» صدا می زدند و ادب شایسته و بایسته، قربانی صفا و مهر شده بود.

به همین خاطر فرشته وحی فرود آمد و هشدار داد که:

«یا ایُّها الذینَ آمَنُوا‌لا‌تَرْفَعُوا اَصواتَکُم‌فَوْقَ‌صَوْتِ النَبَّیِ و لاتَجْهَرُوا لَهُ بِالْقَوْلِ کَجَهْرِ بَعْضِکُمْ بَعْضَاً»

هان ای کسانیکه ایمان آورده اید! صدای خویش را از صدای پیامبر بلندتر نکنید و همچنان که با همدیگر بلند سخن می گویید، با او به آواز بلند سخن بگویید که اعمالتان ناچیز می گردد در حالیکه خود نمی یابید.

فاطمه با این که در برابر دیگران به ویژه پدر، سمبل ادب بود و به آن گرانمایه، سرا پا مهر و محبت، پس از شنیدن آیه شریفه دیگر پدر را، «پدر» صدا نزد و با ادب مورد نظر خدا صدا می زد که پیامبر بزرگوار اسلام (صلی الله علیه و آله) فرمود:

دخت فرزانه ام! پدرت به قربانت! این هشدار برای مردم است نه تو عزیزتر از جانم که سراپا ادب و ارزش های اخلاقی هستی، تو مرا همواره «پدر» صدا بزن که «پدر» صدا زدن تو، قلب مرا زنده تر و شادتر می‌سازد.

در روایت دیگری آمده که زمانیکه حضرت علی (ع) به خواستگاری فاطمه (س) رفت پیامبر فرمود: علی جان این جا باش تا با فاطمه در این مورد گفتگو کنم.

به سوی فاطمه آمد و گفت: فاطمه جان! فرزند رشید عمویت، علی از تو خواستگاری می‌کند، در این مورد چه می‌اندیشی؟

و آن گرانمایه جهان هستی با دنیایی ادب و شکوه به پدر گفت:

«یا رَسُولَ اللهِ اَنْتَ أوْلی بِما تَری'» ای پیامبر خدا تو در این مورد از همگان سزاوارتر و زیبنده‌تری که تصمیم بگیری».

حضرت فاطمه زهرا ( علیها السلام) در برابر همسر گرانقدرش برای خویش حقوق متقابل می‌نگریست اما یکپارچه ادب و صفا بود.

در روایتی وارد شده که امیر مومنان در مدینه باغی را که به دست توانای خویش سر سبز و پر طراوت پدید آورده بود به دوازده هزار درهم فروخت و تمامی پول آن را میان محرومان انفاق کرد و با سرفرازی به خانه بازگشت.

دختر گرانمایه پیامبر از پول آن پرسید که امیر والایی ها فرمود در راه خدا انفاق نموده است. آن بانوی گرانمایه نه به طور جدی بلکه دوستانه و شاید به طور شوخی پرسید: پس سهم ما کجاست؟ همین و دیگر هیچ، اما پس از لحظاتی فرمود: «فإنّی استغفِرُ اللهَ و لا أعود اَبَداً»من به خاطر این سخن از بارگاه خدا آمرزش می خواهم و دیگر حتی چنین سخنی در برابر همتای گرانمایه ام و کارهای خدا پسندانه او بر زبان نخواهم آورد.

فاطمه (علیها السلام) خیره الله وسیده النساء است در همه جنبه‌ها و ابعاد زندگیش باید نمونه باشد و از آن جمله در ادب و اخلاق چه دختر با ادبی که پدر را به حکم قرآن «رسول الله» صدا می‌‌کند و کلفت خانه را هم، بانوی من، در طول مدت حیات مشترکش با علی، لحظه ای او را نیازرد و حتی از او چیزی طلب نکرد، بدان نظر که مبادا، علی را امکان فراهم کردن آن نباشد و شرمنده گردد.

آری زبان فاطمه مانند عملش معصوم است و کلام او برای دیگران حجت، هم قول او سند است و هم فعلش به علاوه او اعضایش را در ملک خدا می‌داند و‌در ملک خدا تصرف ناحق و ناروا ندارد.

ادب در برابر فرزندان

چه مادر با ادبی که هرگز به پرخاش، نسبت به فرزندانش کلمه ای حتی خلاف عرف از زبان جاری نکرد.

«در ادب انسانی‌اش در برابر فرزندان گرانمایه اش همین بس که در سخت ترین شرایط و در بستر شهادت، نثار درود و سلام بر آنان را فراموش نمی کند و ضمن سپاس به بارگاه خدا و تواضع در برابر پیامبر و امیر مومنان و توصیه های مهم و تکان دهنده خویش می نویسد:

« و اقرء علی ولدی السلام الی یوم القیامه» هان ای پیامبر وادی ها! تو را به خدای می سپارم! سلام گرم مرا به فرزندانم تا روز قیامت برسان.

او افتخار مادران گیتی است، افتخار مادران خود ساخته و شایسته کردار و ادب آموزی که با ایمان و اخلاص و عملکرد شایسته، به فرزند خویش درس ادب و انسان دوستی می دهند.

او در نقش مادری اش نیز سراپا ادب بود، هرگز به فرزندانش پرخاش نکرد و واژه ای فراتر از گل و برگ گل نثار ان گلواژه های آفرینش ننمود و عالی ترین و شایسته ترین درس های آزاد منشانه و خدا پسندانه و انسانی را با بیانی گرم و سرشار از مهر و صفا به آنان داد و برترین دختران و والاترین پسران تاریخ بشر را به جامعه انسانی هدیه کرد.

راستی که او پر‌مهرترین‌و‌آگاه‌ترین و‌مسئول‌ترین و موفق‌ترین و افتخار آمیزترین مادر گیتی بود»

تربیت فرزندان از دیدگاه حضرت فاطمه (علیها السلام)

در تکوین شخصیت انسان سه عامل مهم: وراثت، محیط و مربی کار ساز است پس نقش مربی در اصول تربیتی جایگاه خاصی دارد.

گرچه فرزندان فاطمه زهرا (علیها السلام) و امیر المومنین ذاتاً بچه های پاک و ساخته شده ای بودند ولی هر انسان به هر اندازه در مراتب والای کمالات انسانی قرار بگیرد باز هم اخلاق و رفتار و ویژگیهای مربی در ساختار فکری و فرهنگی او موثر خواهد بود.

حضرت فاطمه (علیها السلام) با یک مدیریت صحیح و به کار بستن ویژگیهای تربیتی توانست فرزندان را به جامعه اسلامی تحویل دهد که هر کدام منشا آثار خیر و پیشرفت دین و احکام الهی شوند و عملاً به الگوها و اسوه های مقاومت، شرف، هدایت، بخشش، سخاوت، ایثار، جانبازی، شهادت و… تبدیل گردند.

1- پرورش عبادی

فاطمه (علیها السلام) آنچنان در عبادت پیش رفت که پاهایش متورم شد و از نظر بندگی پیشتاز همه بود.

فرزندش امام حسن (علیه السلام) می فرماید:

«رَأَیْتُ اُمّی‌فاطِمَهَ قامَتْ فی‌مِحرابِها لَیْلَهَ جُمُعَتها فَلَمْ تَزَلْ راکِعَهً ساجِدَهً حتّی اِتَّضَحَ عَمُودُ الصُّبْحِ‌» مادرم فاطمه (علیها السلام) را در شب جمعه در محراب عبادت دیدم که به عبادت و نماز مشغول است او پیوسته به رکوع و سجود مشغول بود که شب به پایان رسید.

مهمترین روش تربیتی و پرورشی، شیوه عملی آن است و دختر گرامی پیامبر خدا (ص) از راه عبودیت و بندگی الهی آن هم در برابر دیدگان معصوم فرزندانش توانست آن ها را به کمال برساند.

به همین خاطر دختران حضرت فاطمه (علیها السلام) جای خالی مادر را پر کردند و نماز شب را ترک نکردند حتی در مصائب دردناک کربلا و عاشورای حسینی که کمر اهل بیت را خم کرد باز هم آن بانوان محترمه نماز نافله را ترک نکردند و راه فاطمه (علیها السلام) را پیش گرفتند.

2- عدالت پروری

پدر یا مادر نباید در بین فرزندانشان فرق بگذارند و از این طریق حسادت و کینه توزی را در میان آنها بوجود آورند حضرت فاطمه (علیها السلام) در پرورش فرزندان خود طوری رفتار می کردند که همه را از عدالت پروری خود خوشحال می ساخت و با عواطف محبت آمیزی که داشت توانست تک تک آنان را به این صفت انسانی و اسلامی تشویق کند.

روزی امام حسن با امام حسین (علیهما السلام) در کنار یکدیگر مشغول نوشتن خط بودند و هر یک به دیگری می گفت خط من بهتر از خط توست» و سرانجام داوری را به مادرشان واگذار کردند ولی آن حضرت برای اینکه دل هیچ یک از آنها را نشکند از داوری خودداری نمود و به امیر المومنین واگذار کرد. امیر المومنین هم این قضیه را به پیامبر خدا و آن حضرت هم به جبرئیل و به تربیت کار داوری به اسرافیل و خدای عالمیان کشیده شد.

جبرئیل از جانب خدا ابلاغ کرد فاطمه (علیها السلام) باید بین آن دو داوری کند.

حضرت فاطمه هم فرمود: ای فرزندان عزیزم! من دانه های این گردنبند را به زمین می ریزم هر کس تعداد بیشتری از آنها را بر دارد خط او بهتر است. بلافاصله گردنبند را از گردنش باز کرد و دانه‌های آن را به زمین ریخت، جبرئیل به امر الهی این منظره زیبا را تماشا می کرد و وقتی هر کدام به طور مساوی دانه ها را برداشتند جبرئیل به فرمان خدا آن یک دانه باقیمانده را تقسیم کرد و هر کدام یک نصفه را برداشتند و دل هیچ کدام نشکست.

3- محبت

حضرت فاطمه زهرا(علیها السلام) مانند مادران دلسوز دیگر، نسبت به بچه هایش بسیار مهربان بود با آنان با محبت خاص رفتار می کرد و خود مانند شمع می سوخت و به آنان روشنایی می داد. تاریخ زندگی آن حضرت پر از خاطرات مخصوص با آن نور دیده هاست.

و حضرت فاطمه (علیها السلام) با تمام شفقت، نور دیدگانش را سرگرم می نمود، گاهی شعر می‌خواند و گاهی با انواع بازیها نیاز طیبعی بچه هایش را تامین می کرد.

در بسیاری از احادیث وارد شده است که آن حضرت در سرگرم کردن فرزندش «حسن» در حالی‌که با مولا شوخی می کرد و کانون خانواده را گرم و با صفا نگه می داشت می فرمود:

اَشبِهْ اباکَ یا حَسَنْ وَ اخْلَعْ عَنِ الحَقِّ الرّسَنْ

واعْبُدْ الهاً ذامِنَنْولا تُوالِ ذَالاحَنْ

ای فرزندم! شبیه پدرت باش موانع را ازمسیر حق دور کن، خدای لطیف را که دارای الطاف است پرستش کن، هرگز از افراد کینه توز و فرومایه پیروی مکن و در مورد فرزندش «حسین» می‌خواند: اَنْتَ شَبیهٌ بِاَبی لَسْتَ شبیهاً بِعَلیّ

پسرم حسین، تو به پدرم رسول خدا رفته ای، نه به پدرت علیّ مرتضی.

آری فاطمه (علیها السلام) نسبت به فرزندانش فوق العاده عشق داشت و هرگز حاضر نمی شد دل آنان شکسته شود و یا در پریشانی و ناراحتی بسر برند و لذا از آنان دلهای مهربان و پر سوز ساخت و انسانهای که درد مردم و اندوه آنان را به جان و دل می خریدند.

فاطمه نمونه نظم

نظم و دقت در کارها علاوه بر آن که جزو سفارشات اولیای دین است از یک نوع تعادل روحی و انضباط روانی برخوردار است و رعایت دقیق نظم و برنامه از میزان پای بندی به اصول و اعتقاد قلبی شخصی پرده بر می دارد. و گذران زندگی فاطمه هم از نظم و دقت در امور و برنامه ریزی دقیق و حساب شده و انضباط خاصی برخوردار بوده است. به این ترتیب که فاطمه (علیها السلام) به آن همه کار و مسئولیت های مختلف از امور خانه تا مسائل فکری و فرهنگی و اجتماعی که به تمام آموزش می رسید و هیچ کاری را معوق یا ناتمام باقی نمی ماند. و دلیلش آن بود که در زندگی زهرا، کارها بر اساس تقسیم بندی درست تنظیم یافته بود که هر کدام در جای خود انجام می گرفت.

«ریحانه ارجمند پیامبر، سمبل نظم و انضباط و نمونه برنامه و ظرافت و دقت و تدبیر بود و در زندگی فردی خانوادگی، اقتصادی و اجتماعی و سیاسی و مادی و معنوی به این اصل حیاتی و مترقی و این راز و رمز پیشرفت فرد و جامعه بسیار بها می داد و بدان سخت توجه داشت و از همه شئون و رفتار و گفتارش نظم و حساب جلوه گر بود و انضباط و تدبیر نمایان، چرا که آن حضرت واژه «دین» را با همه مفاهیم گوناگون و معانی مختلف آن در فرهنگ عرب، روشن ترین مفهومش را «حساب» می نگریست و بر این باور بود که در دینداری و دین باوری راستین، پای بست بودن به حساب و کتاب و قانون و مقررات در گفتار و نوشتار و عملکرد و داشتن نظم و برنامه زندگی، اصلی حیاتی و ضروری است. درست همانگونه که پای بند بودن به عبادت خدا و فرمانبرداری او و اخلاص به بارگاه آن یگانه و بی همتا»

فاطمه و تعلیم دعا و نیایش به فرزندان

فاطمه زهرا (علیها السلام) در زندگی پر برکت خویش بیش از هر چیز به خود سازی و کمال جویی می پرداخت و هر روزی که از عمر او می گذشت عبادت و تهجدش رو به فزونی می‌گذاشت و اکثر شبها را به دعا و پرستش خدا وشب زنده داری می گذرانید.

«فاطمه زهرا (علیها السلام) در کنار نماز و رکوع و سجود طولانی، به دعا و نیایش می پرداخت و در این میدان عارفانه به قدری پیش رفت که گویا همه مطالب و امور نهانی برای او پیدابود، ایشان می توانست با مامورین آسمانی که از دید دیگران نامرئی و ناپیدا بودند، گفتگو کند و نادیده ها را ببیند و به جایی رسد که بین خالق و مخلوق حجابهای معنی باشد.

او از این طریق و با نگرشی به درون خود توانست تمام امیال نفسانی و مادی را کنار زند و با روح ملکوتی خویش به قله کمال پرواز کند. آنگاه با رسیدن به کمال مطلق، عالم خلقت رابا «آیتِ بِاذنی» به تسخیر خود در آورد.

«ابن عباس می گوید: فاطمه زهرا (علیها السلام) دو رکعت نماز خواند و با خدای خود به راز و نیاز پرداخت سپس دستهایش رابه سوی آسمان بلند کرد و چنین عرضه داشت: ای خدا و مولایم! تورا به حق محمد و علی و حسن و حسینم، همچنان که برای بنی اسرائیل مائده نازل فرمودی، برای ما نیز نازل فرما.

ابن عباس می گوید: هنوز دعای فاطمه (علیها السلام) به پایان نرسیده بود که طبقی پر از طعام بهشتی نازل شد.» باید در پرتو دعا، قلب و روح به سرچشمه قدرت ها، عزت ها، نعمت ها و موهبت ها پیوهند بخورد و دریابد که هستی او و هستی همه موجودات به لطف و عنایت اوست و در شرایط و حالات از حال نیاز گرفته تا بی نیازی، از توانمندی گرفته تا ناتوانی، از جوانی تا پیری و کهنسالی، از برخورداری تا محرومیت و همیشه و همه جا به او توجه یابد و بداند که هر آنچه هست از اوست و اثر گذاری علل طبیعی نیز بر اساس خواست و سنت‌های اوست تنها در این صورت است که دعا مفهوم پیدا می‌کند و انگاه اثرات انسان سازش در ابعاد فردی، روحی، قلبی و اجتماعی جلوه‌گر می‌شود.

این جاست که انسان در صورت اقتضای مصلحت و حکمت و شایستگی از سوی او به خواسته‌های خویش می رسد و از آثار انسان ساز دعا نیز بهره ور می گردد و در صورت مصلحت نبودن رسیدن به خواسته هایش باز هم از آثار انسان ساز آن محروم نمی ماند.

نتیجه

فاطمه فرزندانی تربیت می کند که حافظ شرف اسلام، نگهبان ارزشهای پر ارج ایدئولوژی خویش و در این راه تا حد جان مقاومند، این با صلح خود و آن یک با قیام خونین خود نهال اسلام را آبیاری کرده و رشدش می دهند. فاطمه (علیها السلام) کانون خانه و خانواده را مقدس ترین مکان برای رشد انسانها می داند و کسانیکه در این آموزشگاه با اصول صحیح انسان تربیت بشوند بدون تردید در اصلاح خود و جامعه می توانند نقش اساسی داشته باشند و در این میان نقش سازندگی مادر، در رشد و تکامل تربیت شدگان اعضای خانواده فوق العاده بیشتر است و لذا هر چه مدیریت و آگاهی او در این زمینه مطلوب باشد فارغ التحصیلان آن کانون به همان نسبت ارزشمند خواهند بود.

و خانواده ای در زندگی موفق می گردد که به طور مشترک و برای رسیدن به اهداف مقدس در کانون خانواده تلاش کنند و هیچ کدام از زن و شوهر از کارگریزان نباشند ولی باید شئون وظایف مشخص باشد و هر یک به تناسب توان و تخصص و حوصله خویش انجام کاری را به عهده گیرد و حضرت علی و فاطمه (علیها السلام) برای تقسیم کار نزد پیامبر اکرم (ص) رفتند و درخواست نمودند تا آن حضرت تکلیف هر یک در امور خانه را مشخص نماید. و پیامبر اکرم (ص) فرمودند: حضرت علی (ع) کارهای خارج خانه را انجام دهند و به دخترش فاطمه نیز فرمودند که کارهای داخل خانه را اداره نمایند.

و از ویژگیهای بارزی که بانوی بانوان داشت ادب انسانی بود طوری که خانم فاطمه زهرا (علیها السلام) پدر بزرگوار را به نام پدر صدا نمی زدند و از ادب انسانی کامل برخوردار بودند.

حضرت فاطمه (علیها السلام) و در برابر خداوند، در برابر پیامبر، در برابر خویشتن، در برابر برخوردها از کمال ادب استفاده می کردند.

او هرگز پرخاش نسبت به فرزندانش کلمه ای حتی خلاف عرف از زبان جاری نکرد در بین فرزندان عدالت محوری داشت و نسبت به فرزندانش محبت داشتند در کارهایش نظم و دقت لازم را داشت و در زندگی پر برکت خویش بیش از هر چیز به خود سازی و کمال جویی می پرداخت و هر روزی که از عمر او می گذشت عبادت و تهجدش رو به فزونی می گذاشت و اکثر شبها را به دعا و پرستش خداوند می گذراند.

منابع و مآخذ

1- قرآن کریم

2- نهج البلاغه

3- بابازاده، علی اکبر، سیری در سیره حضرت زهرا (س)، نشر سنابل، چنانچه قدس، چاپ دوم، تابستان 84.

4- حر عاملی، شیخ محمد بن الحسن، وسائل الشیعه، بیروت، بی جا، بی تا، ج 4،

5- دشتی، محمد، نهج الحیاه (فرهنگ سخنان فاطمه)، موسسه تحقیقاتی امیر المومنین (ع)، بی‌جا، بی تا، بی نا،

6- عقیقی بخشایشی، صدیقه طاهره، دفتر نشرنوید اسلام، چاپ سوم، پاییز 1375

7- قائمی، دکتر علمی، فاطمه برترین بانوی اسلام، موسسه انتشارات هجرت، چاپ یازدهم، بهار 80 چاپخانه ستاره قم.

8- کرمی، علیرضا، سیره و سیمای ریحانه پیامبر (ص)، انتشارات دلیل ما، چاپ نگارش، چاپ اول 1380.

9- مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، چاپ موسسه الوفاء، بیروت، بی تا، بی نا، ج43 و 41.

خلاصه:

مقاله ای را که در پیش روی دارید تحت عنوان فاطمه (علیها السلام) و تربیت فرزندان است که از دو فصل تشکیل شده است فصل اول آن با عنوان فاطمه و مقام مادری است که دارای زیر مجموعه هایی است 1- فاطمه موفق‌ترین مادر است او مادری است که فرزندانش حافظ شرف اسلام، نگهبان ارزشهای پر ارج ایدئولوژی خویش و در این راه تا حد جان مقاوم هستند. دخترانش هر کدام نیک پرورده و با هدفند. زینب و ام کلثوم با هدفداری خود دنباله رسالت حسن و حسین را گرفته و ادامه اش می دهند. فریاد حسین را در روز عاشورا ضبط می کنند و بلندگوههای نهضت حسینی این دو نفر هستند.

فاطمه کانون خانه و خانواده را مقدس ترین مکان برای رشد انسانها می داند و کسانیکه در این آموزشگاه با اصول صحیح انسانی تربیت بشوند بدون تردید در اصلاح خود و جامعه نقش اساسی را ایفاء می کنند .

2- فاطمه و نقش عامل تغذیه قبل از تولد و بعد از تولد:

دخت سرفراز پیامبر، نخستین سلول سازمان وجودش با غذاها و میوه های بهشتی بوجود می آید و پدر و مادر گرامی اش با آن همه معنویت و ویژگی ها، جهل روز برنامه پالایش و بندگی و عبادت و صعود را سپر می کنند تا رد برفرازترین قله شکوه معنوی و اوج تقرب به حق شدت و پیوند جهان با حقیقت و معنا، خدای جهان آفرین فرزند دلخواه و شاهکار بدیع آفرینش و راز آفرینش زن را به آنان ارزانی داد.

3- حقوق خانه و خانواده از دیدگاه حضرت فاطمه زهرا( علیها السلام):

فاطمه در زندگی پربار خویش، به کار و انجام وظایف خانوادگی و تربیتی توجه کامل داشت نه تنها کار می کرد و نیازمندیهای خانواده را بر طرف می ساخت، بلکه به تقسیم کار در خانواده و تحقق عدالت در محیط کوچک خانه و خانواده نیز اهمیت می داد.

کارهای خانه و خانواده را بین خود و امیرالمومنین (علیه السلام) و کار روزانه داخل منزل را نیز بین خود و خدمتکارش فضه بگونه ای مساوی تقسیم می کرد. و فصل دوم آن هم از زیر مجموعه‌هایی تشکیل یافته که به شرح ذیل می باشد.

1- فاطمه سمبل ادب:

یکی از دو ویژگی های بارزی که خانم فاطمه زهرا (علیها السلام) دارا بودند این بود که از کمال ادب انسانی و اسلامی برخوردار بودند گل عطر آگین و زیبای وجود او به گونه ای در بستر بعثت رویید و به طوری در زیر اشعه نور افشان وحی رشد نمود و از آن آموزگار آسمانی ادب و اخلاق، چنان حقایق را دریافت داشت که تمام روابط و مناسبات او بر اساس ادب و کرامت بود او حتی پدرش را با عنوان «پدر» صدا نمی زند بلکه با تمام کمال ادب انسانی او را «رسول الله» صدا می زد.

آوای زبان فاطمه مانند عملش معصوم است و کلام او برای دیگران حجت، هم قول او سند است و هم فعل اوبه علاوه،‌اواعضایش را در ملک خدا می‌داند و در ملک خدا تصرف ناحق و ناروا ندارد.

3- ادب در برابر فرزندان:

او افتخار مادران گیتی است، افتخار مادران خود ساخته و شایسته کردار و ادب آموزی که با ایمان و اخلاص و عملکرد شایسته، به فرزند خویش درس ادب و انسان دوستی می دهد.

او در نقش مادری اش سراپا ادب بود، هرگز به فرزندانش پرخاش نکرد و واژه ای فراتر از گل و برگ گل نثار آن گلواژه های آفرینش ننمود و عالی ترین و شایسته ترین درس های آزاد منشانه و خدا پسندانه و انسانی را با بیانی گرم و سرشار از مهر و صفا به آنان داد و برترین دختران و والاتریین پسران تاریخ بشر را به جامعه انسانی هدیه کرد.

گرچه فرزندان فاطمه زهرا (علیها السلام) و امیر المومنین (علیه السلام) ذاتاً بچه های پاک و ساخته شده ای بودند ولی هر انسانی به هر اندازه در مراتب والای کمالات انسانی قرار بگیرند باز هم اخلاق و رفتار و ویژگی های مربی در ساختار فکری و فرهنگی او موثر خواهد بود.

سیرت فاطمه زهرا (علیها السلام) بایک مدیریت صحیح و به کار بستن ویژگی های تربیتی توانست فرزندانی زا به جامعه اسلامی تحویل دهد که هر کدام منشأ آثار خیر و پیشرفت دین و احکام الهی شوند و عملاً الگوها و اسوه های مقاومت، شرف، هدایت، سخاوت، ایثار، جانبازی و شهادت تبدیل گردند.

او هرگز بین فرزندانش فرق نمی‌گذاشت، عدالت پروری و محبت و در بین فرزندان باقی گذاشت .

فاطمه و نظم انضباط:

ریحانه پیامبر، سمبل نظم و انضباط و نمونه برنامه و ظرافت و دقت و تدبیر بود و در زندگی فردی، خانوادگی اقتصادی و اجتماعی و سیاسی و مادی و معنوی به این اصل حیاتی و مترقی و این راز و رمز پیشرفت فرد و جامعه بسیار بها می داد و به آن سخت توجه داشت.

فاطمه و تعلیم دعا و نیایش به فرزندان:

فاطمه زهرا (علیها السلام) در زندگی پربرکت خویش بیش از هر چیز به خود‌سازی و کمال‌جویی می‌پرداخت و هر روزی که از عمر او می گذشت عبادت و تهجدش رو به فزونی می‌گذشت و اکثر شبها را به دعا و پرستش خدا و شب زنده داری می گذرانید.

خانم فاطمه زهرا (علیها السلام) دعا و نیایش را عملاً به فرزندان خود تعلیم داد او توانست از طریق دعا تمام امیال نفسانی و مادی را کنار بزند و یا روح ملکوتی خویش به قله کمال پرواز کند آنگاه که با رسیدن به کملال مطلق، عالم خلقت را با «آیت بازنی» به تسخیر خود در آورد.

آری باید در پرتو دعا، قلب و روح سرچشمه قدرت ها، عزت ها، نعمت ها، موهبت ها پیوند بخورد و دریابد که هستی او و هستی همه موجودات به لطف و عنایت اوست و در همه شرایط و حالات از حال نیاز گرفته تا بی نیازی، از توانمندی گرفته تا ناتوانی، از جوانی تا پیری و کهنسالی، از برخورداری تا محرومیت و همیشه و همه جا به او توجه باید کرد و بدانیم که هر چه هست از اوست.

فهرست مطالب
عنوان صفحه

مقدمه 1

فصل اول
فاطمه و مقام مادری
2

فاطمه موفق ترین مادر 3

فاطمه و نقش عامل تغذیه قبل از تولد و بعد از تولد 4

حقوق خانه و خانواده از دیدگاه حضرت فاطمه (علیها السلام) 6

فصل دوم
فاطمه (علیها السلام) سمبل ادب
10

ادب در برابر خدا و پیامبر (ص) 11

ادب در برابر فرزندان 12

تربیت فرزندان از دیدگاه حضرت فاطمه (علیها السلام) 13

1- پرورش عبادی 14

2- عدالت پروری 14

3- محبت 15

فاطمه و نمونه نظم 16

فاطمه و تعلیم دعا و نیایش 17

نتیجه 19

منابع و مآخذ 20


برای مشاهده مطالب دیگر کلیک کنید
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ مهر ۹۶ ، ۱۱:۵۲
postey postey

gl/l (1128)

چکیده

این پژوهش به منظور بررسی اثرات فواصل ردیف کاشت (45، 60 و 75 سانتی‌متر) و تراکم بوته (50، 65 و 80 هزار بوته در هکتار) بر خصوصیات مختلف از جمله عملکرد و اجزاء عملکرد ذرت دانه‌ای سنیگل کراس 704 در مزرعه آزمایشی دانشگاه آزاد اسلامی واحد میانه در سال زراعی1381 انجام شد. آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار اجرا گردید.

در این بررسی برخی از خصوصیات مورفولوژیکی بوته، بلال، وزن خشک بوته، عملکرد اجزاء عملکرد و شاخص برداشت مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج نشان دادند که با افزایش فاصله ردیف کاشت ،طول ساقه، وزن خشک بوته درمرحله رسیدگی فیزیولوژیکی، تعداد دانه در بلال وزن هزار دانه، عملکرد و شاخص برداشت بصورت معنی‌داری افزایش یافتند‌،‌‌ولی صفات دیگر مورد مطالعه تحت تاثیر فاصله ردیف قرار نگرفتند. همچنین با افزایش تراکم کاشت، سطوح مختلف قطر ساقه ،وزن خشک بوته، ارتفاع گیاه و عملکرد دانه اختلاف معنی‌داری داشتند. ولی تعداد روز از کاشت تا سبز شدن و رسیدگی، تعداد برگ در بوته، تعداد بلال در بوته و تعداد دانه در بلال و بقیه صفات مورد مطالعه تحت تاثیر تراکم قرار نگرفتند. اثر متقابل فواصل خطوط کاشت و تراکم گیاهی بر عملکرد دانه معنی‌دار گردید.

طبق نتایج حاصله در شرایط آب و هوایی مشابه این آزمایش فاصله ردیف 75 سانتی‌متر با تراکم 80 هزار بوته در هکتار برای ذرت سینگل کراس 704 قابل توصیه است.

مقدمه :

افزایش عملکرد گیاهان زراعی یکی از اجزای ضروری جامعه امروزی برای هماهنگی با افزایش جمعیت جهان است. جمعیت جهان با آهنگ 7/1-6/1 درصد در حال رشد است و در نتیجه هر ساله 90 میلیون نفر به مصرف کنندگان محصولات کشاورزی افزوده می شود. این وضعیت به مفهوم آن است که تولید غذا باید دائماً افزایش یابد تا از ناهماهنگی های اجتماعی و کمبودهای غذایی انسان در بسیاری از نقاط جهان جلوگیری شود. با توجه به فقر و گرسنگی همراه با ازدیاد روز افزون جمعیت در جهان و محدودیت اراضی قابل کشت، ادامه روند کاهش منابع انرژی، تخریب و به هم خوردن تعادل

اکولوژیکی، اگر چاره ای برای افزایش تولیدات کشاورزی نشود بروز قحطی دور از انتظار نخواهد بود. رشد جمعیت مشکل اصلی مسألة تغذیه در جهان را تشکیل می دهد. به منظور حفظ سطح فعلی مصرف غذا برای جمعیت جهان در سال 2010 باید تولیدات مواد غذایی 25 درصد افزایش یابد و برای مبارزه با گرسنگی و سوء تغذیه لازم است که میزان تولید موادغذایی تا 55 درصد افزایش یابد (4).

برای تامین غذای مردم جهان باید تولید محصولات کشاورزی در واحد سطح افزایش‌یابدو از زمان (طول فصل رشد) بهتر استفاده شود (18) و حتی الامکان از گیاهان پرسودتر با دوره رشد کوتاه‌تر استفاده شود(20). ذرت گیاهی است پرسود با دوره رشد نسبتاً کوتاه که میزان عملکرد دانه آن در واحد سطح نسبت به گیاهان مشابه به مراتب بیشتر بوده و می تواند قسمتی از نیاز جامعه بشری را جوابگو باشد. بعلاوه از کلیه اندامهای گیاهی ذرت (دانه، برگ و ساقه) برای تغذیه انسان، دام و تولید گوشت و شیر استفاده می‌شود. به این ترتیب ارزش ذرت در تغذیه دام و طیور، تولید نشاسته، گلوکز و روغن و به دلیل پتانسیل عملکرد بسیار بالا (بیش از 15 تن در هکتار) بسیار زیاد است و لازم است به آن توجه بیشتری معطوف گردد(6).

گیاه با تثبیت و تبدیل انرژی خورشیدی غذا تولید می‌کند. متوسط کارآیی تثبیت انرژی خورشید در اکوسیستم های مختلف جهان کمتر از یک درصد گزارش شده است.گرچه این رقم برای اکوسیستم های زراعی بیشتر است ولی در بهترین شرایط بیش از 1/5 درصد نیست (13).

با اعمال مدیریت های مناسب زراعی نظیر تغییر مصنوعی میکروکلیما، تامین به موقع نهاده های لازم، کاشت زودهنگام ارقام زراعی پرمحصول در بهار و استفاده از ردیف‌های باریک برای افزایش تراکم کاشت، حداکثر پوشش گیاهی ایجاد می شود. بدین ترتیب بجای آنکه نور در سطح عریان خاک تلف شود بوسیله جامعه گیاهی جذب می شود و در نتیجه میزان فتوسنتز در واحد سطح زمین افزایش می‌یابد (16).

افزایش تراکم بوته بدون در نظر گرفتن کاهش صحیح فواصل گیاهان و سایر عوامل نه تنها ممکن است باعث افزایش عملکرد نگردد بلکه تراکم زیاد سبب افزایش رقابت درون و برون بوته ای گشته و عملکرد دانه را کاهش می دهد و کیفیت آن را نیز تغییر می دهد به قسمی که قابلیت استفاده آن در تغذیه دام کاهش می یابد (11).

در مطالعات مختلف انجام شده در مورد بررسی اثرات فاصله ردیف و تراکم بوته، به دلیل وجود محیط‌های مختلف آب و هوایی توصیه واحدی وجود ندارد بر این اساس به منظور بهره گیری بهتر از عوامل محیطی مطالعه ای تحت عنوان اثرات فاصله ردیف و تراکم بوته بر رشد، عملکرد و اجزاء عملکرد ذرت دانه ای سینگل کراس 704 اجرا گردید.

اهمیت و علل توسعه کشت ذرت

ذرت به دلیل پرمحصولی و قابل کشت بودن در محدوده وسیعی از شرایط محیطی، تنوع فوق‌العاده از نظر فرم، عادت رشد و کیفیت محصول دارای اهمیت زیادی می‌باشد. ذرت یکی از با ارزش ترین گیاهانی است که مورد کشت قرار می گیرد و به عنوان سلطان غلات معروف است، زیرا تولید و ارزش آن در جهان از گندم، جو، یولاف، چاودار و برنج بیشتر است (15).

قسمت اعظم ذرت تولید شده به مصرف تغذیه دام می رسد و بدلیل پایین بودن درصد فیبر هیدراتهای کربن ساختمانی و روغن، جزوه خوش خوراک ترین غلات بشمار می آید. تقریباً 9-8 درصد ذرت تولیدی جهت مصرف انسان و تولید بعضی از ترکیبات صنعتی بکار برده می شود. از برگ و ساقه ذرت در صنایع فیبر و کاغذسازی استفاده می شود و صنایع تخمیری یکی دیگر از مصرف‌کنندگان غیر مستقیم ذرت هستند، به نحوی که در تولید الکل اتیلیک، الکل بوتیلیک استالدئید و غیره کاربرد دارد (5). ذرت یکی از شگفت آورترین گیاهان از لحاظ ذخیره انرژی می باشد. از بذری که وزن آن کمی بیشتر از 2/0 گرم می‌باشد، گیاهی حاصل می‌شود که در طول 9 هفته به ارتفاع 250 تا 320 سانتی متر می‌رسد. در دو ماه بعد این گیاه تولید 1000-600 بذر مشابه آنچه که خود از آن بوجود آمده است می‌نماید (برای مقایسه در نظر بگیرید که از هر بذر گندم50 عدد بذر بوجود می‌آید). این تولید به راندمان بالای مصرف انرژی و ذخیره مقدار زیادی از آن در دانه بستگی دارد.

علل توسعه کشت ذرت را می توان به صورت زیر خلاصه کرد :

1) قدرت سازش پذیری این گیاه با شرایط گوناگون اقلیمی که در محدوده فوق العاده وسیعی از شرایط محیطی بهتر از گندم و برنج رشد می کند (10).

2)کشت دیم ذرت در مناطقی با متوسط بارندگی سالانه حداقل 250 میلی متر و حداکثر 500 میلی متر و در ارتفاعات 4000 متری کوه‌های آند انجام می‌شود (10).

3) سیستم ریشه‌ای ذرت دارای مکانیسم بالقوه‌ای جهت اجتناب از خشکی است، بطوریکه وقتی گیاه با رطوبت خاک کمتر از حد مطلوب روبرو می‌شود ریشه خود را توسعه می دهد (14).

بدین ترتیب کاهش سطح برگ با پوشیده شدن برخی روزنه ها همراه است و از دست رفتن رطوبت کاهش می یابد (10).

4) عامل مهم دیگر، پتانسیل عملکرد بیشتر در این گیاه نسبت به اکثر محصولات زراعی(جدول1) و قدرت زیاد این گیاه در تثبیت انرژی است (جدول2)، که امکان می‌دهد از هر هکتار زمین حداکثر انرژی برداشت گردد (40).

جدول1 : حداکثر سرعت رشد محصولات زراعی (گرم بر متر مربع در روز).
محصول سرعت رشد محصول سرعت رشد محصول سرعت رشد

غلات لگوم‌ها گیاهان ریشه‌ای

ارزن 54 نخود 28 سیب زمینی 27

ذرت 51 بادام زمینی 28 چغندر قند 32

سورگوم 51 سویا 23

نیشکر 42 یونجه 20

برنج 36 باقلا 15

جو 23

گندم 18

نقل از منبع شماره40 .

جدول 2: میزان انرژی برداشت شده در محصولات زراعی.
محصول میزان انرژی برداشتی

ذرت دانه ای 24135

ذرت سیلوئی 32059

نخود فرنگی 19508

سبزیجات 28671

گندم پاییزه 29052

جو بهاره 19147

چغندر قند 25214

یونجه 15008

نقل از منبع شماره40

مراحل نمو ذرت، با تأکید بر اثر تراکم بوته بر آنها

آگاهی از مراحل نمو و زمان وقوع آن می‌تواند راهنمای مناسبی برای فراهم کردن شرایط ممکن برای تولید محصول بهتر و بیشتر باشد. فرآیند رشد و نمو از جوانه زدن بذر شروع می‌شود و تا مرحله رسیدگی فیزیولوژیکی ادامه دارد. هنانوی (32) مراحل رشد و نمو ذرت را مشخص کرده‌ است.

سبز شدن

دانه ذرت مشابه سایر گندمیان است، جز اینکه تفاوت هایی در مقیاس آن وجود دارد که ناشی از جنین و آندوسپرم نسبتاً بزرگ آن است (12). بذر پس از قرار گرفتن در درون خاک شروع به جذب رطوبت می‌کند و هنگامی که میزان رطوبت جذب شده به 44 درصد وزن خشک بذر رسید در شرایطی که درجه حرارت محیط بالاتر از 10 درجه سانتی گراد باشد، جوانه زنی آغازمی‌گردد (3).

مدت زمان کاشت تا سبز شدن تحت تاثیر درجه حرارت، رطوبت، تهویه خاک، بنیه گیاهچه عملیات آماده سازی بستر بذر و عمق کاشت می‌باشد (15).

اطرشی (1) طی آزمایشی گزارش داد که بین هیبریدهای مختلف ذرت( 108 (خیلی زودرس) ‌ 301 (زودرس) و 604 (میان رس) ) از نظر تعداد روز از کاشت تا 50 درصد سز شدن تفاوت معنی داری مشاهده نمی‌شود همچنین مشخص شد که در کلیه تراکم‌های مورد مطالعه (60، 75 و 90 هزار بوته در هکتار) تعداد روز از کاشت تا 50 درصد سبز شدن 3/5 روز و پس از تجمع 8/68 درجه – روز رشد می‌باشد.

مین باشی (19) طی مطالعه ای اظهار داشت که تعداد روز از کاشت تا 50 درصد سبز شدن، در بین تراکم های مختلف بوته اختلافی نداشتند، که دلیل آن عدم تاثیر عوامل آزمایش بر خصوصیات حرارتی، رطوبتی و فیزیکی خاک می‌باشد.

رسیدگی فیزیولوژیکی

بلوغ یا رسیدگی فیزیولوژیکی به مفهوم دوره‌ای از چرخه زندگی گیاه است که در آن مرحله رشد و نمو کامل می‌شود. گیاهان دانه ای را به منظور جلوگیری از اتلاف عملکرد باید در مرحله رسیدگی فیزیولوژیکی برداشت کرد. از طرف دیگر، اگر برداشت به بعد از بلوغ فیزیولوژیکی موکول شود، عملکرد در اثر ریزش دانه ها یا ریزش درصد زیادی از دانه ها در حین برداشت کاهش می‌یابد. بلوغ فیزیولوژیکی هر گیاهی را می‌توان با نمونه گیری منظم و تعیین وزن خشک دانه معین کرد. زمانی که وزن خشک دانه افزایش نیابد، گیاه به بلوغ فیزیولوژیکی رسیده است (21).

مدت زمان لازم از کاشت تا بلوغ فیزیولوژیکی تحت تاثیر عوامل محیطی و مدیریتی مانند تاریخ کاشت، طول فصل رشد، میزان بارندگی، بافت و حاصلخیزی خاک قرار دارد (12).

اطرشی (1) دریافت که تعداد روز از کاشت تا مرحله رسیدگی فیزیولوژیکی در تراکم های مورد بررسی یکسان است و افزایش تراکم بوته تاثیری بر تعداد روز ندارد. مین باشی (19) دریافت که افزایش تراکم بوته تاثیری بر تعداد روز از کاشت تا بلوغ فیزیولوژیکی نداشت.

خصوصیات رویشی گیاه، با تاکید بر اثر تراکم بوته بر آنها

تعداد برگ در بوته

برگ های ذرت اولین اندام هایی هستندکه بعد از کلئوپتیل از خاک خارج می‌شود. تعداد برگهای جنینی ذرت 6-5 عدد است. تعداد برگ در ذرت به میزان تولید برگ در مریستم انتهایی و همچنین به طول دوره از کاشت تا ظهور گل آذین نر بستگی دارد که خود تحت تاثیر عوامل محیطی مانند طول روز و درجه حرارت می‌باشد (46).

تعداد برگ در ذرت بستگی به تاریخ ظهور کاکل و گرده افشانی و ارتفاع گیاه دارد (22). تعداد برگ در بوته تحت تاثیرطول روز بوده و با افزایش آن تعداد برگ در بوته افزایش می‌یابد (33).

مین باشی (19) دریافت که افزایش تراکم بوته، به صورت معنی داری باعث کاهش تعداد برگ در بوته می‌گردد که احتمالاً به دلیل تشدید رقابت بین گیاهان برای عوامل محیطی باشد.

ارتفاع گیاه

یکی از اثرات تراکم بوته تغییر در ارتفاع گیاه است، اما میزان تغییر به کمیت وکیفیت نور بستگی دارد (28). با افزایش تراکم گیاهی سایه اندازی متقابل افزایش می یابد و این امر افزایش ارتفاع گیاه، افزایش خوابیدگی و کاهش یکنواختی بلال را تقویت می‌کند (1).

استینسون و موس (43) اثر سایه را بر روی دو گروه از هیبریدهای تراکم پذیر و تراکم ناپذیر ذرت بررسی نمودند و متوجه شدند که هیبریدهای تراکم پذیر حساسیت کمتری به سایه دارند و عملکرد آنها بیشتر از هیبریدهای تراکم ناپذیر می‌باشد. گیاهانی که در معرض سایه بودند، ارتفاع زیادتر و قطر ساقه کمتری داشتند و عملکرد آنها نیز کمتر بود. علت کاهش عملکرد در تراکم های بالا افزایش خوابیدگی ساقه و افت وزن بلال در اثر کاهش شدت نور می‌باشد.

از نظر تئوریک هورمون اکسین در مقابل نور تجزیه شده و افزایش شدت نور باعث تجزیه بیشتر آن می‌شود که در نهایت باعث کاهش ارتفاع گیاه می‌شود.معمولاً ارتفاع گیاه ذرت تا سطح معینی همراه با افزایش تراکم بوته افزایش یافته و سپس کاهش می‌یابد. عدم افزایش ارتفاع بوته در تراکم های خیلی بالا احتمالاً به علت محدودیت مواد فتوسنتزی، آب و مواد معدنی برای رشد است (28). معمولاً هیبریدهای دیررس ارتفاع بیشتری نسبت به هیبریدهای زودرس دارند.

شریف زاده‌(11) طی مطاله ای‌دریافت که سینگل کراس 711 (دیررس) نسبت به سینگل کراس های604 (میان‌رس) و 301 (زودرس) دارای ارتفاع بیشتری است. بیشتر بودن ارتفاع بوته را می‌توان به بیشتر بودن تعداد برگها و در نتیجه گرمای بیشتر که متاثر از دیررس بودن نسبی آنهاست نسبت داد.

قطر ساقه

با افزایش تراکم گیاهی سایه اندازی متقابل افزایش می‌یابد و این امر باعث افزایش ارتفاع و کاهش قطر ساقه می‌شود (10). مین باشی (19) گزارش کرد که قطر ساقه در اکثر مراحل نمو تحت تاثیر تاریخ کاشت، تراکم بوته و هیبرید واقع می‌گردد.بطوریکه افزایش تراکم بوته سبب کاهش قطر ساقه در تمام مراحل نمو می‌شود و مقدار کاهش قطر ساقه 6 و 8/12 درصد به ترتیب برای تراکم های 11 و 13 بوته در مترمربع نسبت به تراکم 9 بوته در متر مربع می‌باشد. چنانچه افزایش ارتفاع بوته با تجمع بیشتر ماده خشک همراه نباشد، منجر به کاهش قطر ساقه و خوابیدگی بوته می‌شود (44).

وزن خشک بوته

تراکم جامعه گیاهی اثر معنی داری بر تجمع ماده خشک بوته دارد. رشد ساقه تا 45 روز بعداز کاشت تغییر معنی داری ندارد، ولی بعداز آن تجمع وزن خشک بوته بیش از50 درصد مجموع ساقه و برگ می‌گردد و حدود 75 روز بعداز کاشت بخصوص در تراکم های پایین به تدریج کاهش می‌یابدکه احتمالاً بدلیل انتقال مواد از ساقه به دانه است.

اریک وهانوی (29) مشخص کردند که میزان افزایش عملکرد ماده خشک از 45 تا 91 روز بعداز کاشت، که طی آن گیاه وارد مرحله تجمع سریع ماده خشک می‌شود، تحت تأثیر تراکم بوته قرار نمی‌گیرد. در مطالعه کومینز و دوبزون (25) مشخص شد که با افزایش تراکم ذرت از 49 به 86 هزار بوته در هکتار سهم ساقه از 27 به 32 درصد افزایش می‌یابد. اکبری (2) دریافت که وزن خشک بوته در تمام مراحل نمو تحت تاثیر تراکم بوته قرارمی‌گیرد و حداکثر وزن خشک بوته در تراکم 85 هزار بوته در هکتار بدست می‌آید.

اجزاء عملکرد، با تاکید بر اثر تراکم بوته بر آنها

تعداد بلال در بوته

تراکم گیاهی در توزیع ماده خشک بین بخشهای رویشی و زایشی سهم مهمی دارد (118). در بررسی شریف زاده(11) معلوم شد که اثر تراکم بوته در واحد سطح بر تعداد بلال در بوته معنی‌دارنیست و دلیل آنرا عدم رقابت شدید در زمان تشکیل بلال ها در دامنه تراکم های مورد مطالعه ذکر کرد. روتگر وکراودر (42) نتیجه گرفتند که در تراکم های بالا تعداد بلال در بوته کاهش می‌یابد. کاهش تعداد بلال در بوته در تراکم های بالا ناشی از عدم کفایت مواد فتوسنتزی برای تشکیل بلال می‌باشد (19).

تعداد ردیف در بلال

رید و همکاران (39) گزارش کردند که افزایش تراکم اثر معنی داری بر تعداد ردیف در بلال ندارد. در مطالعه شریف زاده (11) مشخص شد که بین تراکم های 85 و 95 هزار بوته در هکتار از نظر تعداد ردیف در بلال اختلاف معنی داری وجود ندارد. در مطالعه دیگری (45) گزارش شد با افزایش تراکم از 8 به 4/15 بوته، تعداد ردیف در بلال به میزان 14 درصد کاهش یافت

تعداد دانه در ردیف

تیتو – کاگو و گاردنر (45) گزارش کردند که یکی از فاکتورهای مهم در تشکیل عملکرد دانه ذرت، تعداد دانه در هر ردیف بلال می‌باشد، زیرا تعداد دانه در هر ردیف در مقایسه با تعداد ردیف در هر بلال تاثیر بیشتری را بر تعداد دانه در هر بلال دارد. با افزایش بیش از حد تراکم (بالاتر از 10 بوته در مترمربع) تعداد دانه در هر بوته به میزان 79 درصد کاهش ‌یافت، در حالیکه تعداد دانه در واحد سطح ممکن است تا تراکم 5/12 بوته در مترمربع افزایش یابد. با افزایش تراکم از 8/0 به 4/15 بوته در مترمربع، تعداد دانه در ردیف تا تراکم 5/13 بوته در مترمربع تقریباً ثابت و بین‌42‌ تا‌45 ‌ دانه در ردیف بود، ولی در تراکم 4/15 بوته در مترمربع به 24 دانه در ردیف کاهش یافت.

شریف زاده (11) گزارش کرد که بین تراکم های 85 و 95 هزار بوته در هکتار از نظر تعداد دانه در ردیف اختلاف معنی داری مشاهده نمی‌شود. اکبری (2) گزارش نمود که اثر تراکم بوته بر تعداد دانه در ردیف معنی دار نیست.

وزن هزار دانه

در مطالعه کارلن وکامپ (35) اختلاف آماری معنی‌داری بین دو روش جفت کاشت وتک کاشت از نظر وزن هــزار دانــه مشاهده نشد. اکبری (2) دریافت که اثر تراکم بوته بر وزن هزار دانه معنی دار است، و با افزایش تراکـم بوته در واحد سطح وزن هــزار دانـــــه کاهش یافت. همچنین شریف زاده (11) در بررسی خود دریافت که بین تراکم های 85 و 95 هزار بوته در هکتار از نظر وزن هزار دانه تفاوت معنی داری وجود نداشت.

اثر تراکم بوته بر عملکرد دانه

در شرایط مختلف تراکم مطلوب بوسیله رقابت برای جذب آب، مواد غذایی و نور تعیین می‌شود ( 37). با افزایش تراکم عملکرد دانه افزایش می‌یابد، اما این رابطه بصورت سهمی می‌باشد (36). محدودیت عملکرد در تراکم های کم به علت کمی تعداد بوته و در تراکم‌های زیاد به دلیل وجود بوته های عقیم می‌باشد.

سیادت (9) با بررسی اثر تراکم های مختلف گیاهی (40، 50، 60، 70 و 80 هزار بوته در هکتار) بر خصوصیات 3 هیبرید نتیجه گرفت که با افزایش تراکم، عملکرد تک بوته با شیب تقریباً تند و یکنواخت کاهش می‌یابد.

مطیعی وسیادت (17) مشخص کردند که بین تراکم های مختلف ذرت سینگل کراس 704 اختلاف معنی داری از نظر عملکرد دانه وجود دارد و با افزایش تراکم گیاهی تا 100 هزار بوته در هکتار ابتدا عملکرد افزایش و سپس کاهش پیدا می‌کند. سیادت (8) گزارش کرد که متوسط تعداد دانه یا تعداد بلال در بوته با افزایش تراکم کاهش می‌یابد، اما عملکرد دانه در ابتدا افزایش و سپس کاسته می‌شود .

اثر تراکم بوته بر شاخص برداشت

نیچی و پوروویچ (38)، عملکرد بیولوژیکی را به کل ماده خشک تولیدی و عملکرد اقتصادی رابه بخشی از عملکرد بیولوژیکی که قابل استفاده است، اطلاق می‌گردد. بیون (23) کارایی تولید دانه را به عنوان یک شاخص مطرح نمود و این شاخص ضریب انتقال نام گرفت. او ضریب انتقال غلات را بصورت نسبتی از ماده خشک تمامی گیاه (بجز ریشه) که در دانه تجمع می‌یابد تعریف نمود. این ضریب که اکنون بعنوان شاخص برداشت شناخته می‌شود، بطور گسترده‌ای مورد استفاده قرار می‌گیرد (26). با افزایش تولید ماده خشک کل و با افزایش شاخص برداشت، می‌توان عملکرد اقتصادی را افزایش داد. عملکرد بیولوژیک و شاخص برداشت تحت تاثیر عوامل آب و هوایی، خاک و گیاه قرار دارند. دونالد و هامبلین (27)، پیشرفت های قابل ملاحظه‌ای که در نیم قرن اخیر در تولید غلات حاصل شده است را در درجه نخست به دلیل افزایش شاخص برداشت و نه لزوماً افزایش عملکرد بیولوژیکی می‌دانند.

طبق گزارش ریچارد و همکاران (41) افزایش تراکم گیاهی بطور معنی داری شاخص برداشت را کاهش می‌دهد. آنها همچنین نتیجه گرفتند که شاخص برداشت ذرت بیشتر تحت تاثیر عوامل محیطی و به ویژه تراکم گیاهی و طول دوره رسیدگی گیاه است، و هرچه این دوره طولانی تر و تراکم گیاهی کمتر باشد، شاخص برداشت بیشتر افزایش می‌یابد.

مواد و روشها

موقعیت محل آزمایش

این آزمایش در سال زراعی1381 در مزرعه‌دانشگاه آزاذ اسلامی واحد میانه واقع در شمال شرقی شهرستان میانه انجام گرفت. این منطقه در طول جغرافیایی ′25 و º37 شرقی و در عرض جغرافیایی ′43 و º47 شمالی در ارتفاع 1100 متری از سطح دریا واقع شده است. این منطقه با توجه به تقسیم بندی دومارتن و آمبرژه جزو مناطق نیمه خشک با تابستانهای نسبتاً گرم و خشک و زمستانهای سرد و مرطوب می‌باشد و بر اساس آمار هواشناسی میانه، میانگین درجه حرارت سالانه آن 13 درجه سانتیگراد با میانگین حداقل سالانه 2/6 درجه سانتیگراد، میانگین حداکثر سالانه 8/19 درجه سانتیگراد و حداکثر مطلق 5/40 درجه سانتیگراد می‌باشد. حداقل میزان بارندگی منطقه 168 میلی‌متر و حداکثر آن بیش از 500 میلی متر با متوسط 306 میلی متر است. تعداد روزهای یخبندان این ناحیه 110 روز در سال می‌باشد.

مشخصات خاک محل آزمایش

برای تعیین خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک محل مورد آزمایش ده نمونه از خاک مزرعه از عمق 20-0 و 40-20 سانتی متری به طور تصادفی نمونه برداری شد و دو نمونه درآزمایشگاه خاکشناسی تبریز تجزیه شد.نتایج نشان داد که بافت خاک از نوع لوم رسی و اسیدیته آن5/7 می‌باشد.

مشخصات طرح و تیمارهای آزمایشی

این بررسی به صورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار انجام شد. عوامل مورد بررسی را سه فاصله خطوط کاشت (45 ،‌60 و 75 سانتی‌متر) و سه تراکم بوته (50، 65 و 80 هزار بوته در هکتار) تشکیل دادند. در این آزمایش از ذرت رقم دیررس سینگل کراس 704 با طول دوره رشد 140-120 روز استفاده شد.

عملیات زراعی

قطعه زمین مورد مطالعه در پائیز سال 1380 توسط گاوآهن برگرداندار شخم عمیق و در بهار سال 1381شخم سطحی (25-20 سانتی متر) زده شد. سپس کود فسفات آمونیوم و اوره به ترتیب به میزان 250 و 90 کیلوگرم در هکتار بطور یکنواخت در مزرعه پخش گردید و با دوبار دیسک عمودبرهم علاوه بر خردکردن کلوخه ها، کود با خاک مخلوط و سپس توسط ماله زراعی مزرعه تسطیح شد. کاشت در تاریخ 20 اردیبهشت ماه با دست انجام گردید. هرکرت شامل 6 ردیف کاشت به طول 9 متر بود. بذور قبل از کاشت بوسیله قارچ کش کاربوکسین تیرام به میزان 2 در هزار آغشته شدند. برای کاشت ابتدا شیارهایی به عمق 5-3 سانتی متر در وسط کرت ایجاد و بذرها بوسیله دست در محل کاشت قرار داده شدند. همزمان.اولین آبیاری بلافاصله پس از کاشت انجام شد. فواصل سایر آبیاری ها حدود 8-6 روزوعرف منطقه بود. برای تامین نیتروژن مورد نیاز، معادل 150 کیلوگرم اوره در هکتار بصورت سرک بطور یکنواخت در سه مرحله قبل از گلدهی و قبل از هرآبیاری در کنار ردیف های کاشت پخش گردید.

به منظور مبارزه با آفات از جمله کرم طوقه خوار(1) از سم لیندن(2) به میزان دو در هزار بصورت محلول و طعمه مسموم، و کرم ساقه خوار ذرت(3) در مرحله ظهور گلهای نر از حشره کش سوین(4) به میزان دو کیلوگرم در هکتار بوسله سمپاش فوران مدل پی‌تی‌او500(5) و تراکتور فیات 445 استفاده گردید.

خصوصیات مورد بررسی

در این بررسی زمان وقوع مراحل نمو شامل 50 درصد سبز شدن و رسیدگی فیزیولوژیکی تعیین گردیدند. همچنین در این مطالعه قطر ساقه (از بالای سطح خاک و حدفاصل گره های سوم و چهارم بوسیله کولیس) و ارتفاع بوته در مرحله رسیدگی فیزیولوژیکی اندازه گیری شد و تعداد برگ نیز شمرده شد. برای تعیین وزن خشک بوته از دو ردیف از چهار ردیف میانی هر کرت ده بوته متوالی برداشت شد و بطور جداگانه داخل پاکت های جداگانه درون آون تهویه دار به مدت 48 ساعت و در درجه حرارت 75-70 درجه سانتیگراد قرار داده شدند و سپس با ترازوی دقیق توزین شدند.

عملکردهای دانه و بیولوژیک دو ردیف کاشت میانی (پس از حذف اثر حاشیه) تعیین گردیدند و عملکرد دانه بر اساس 14 درصد رطوبت تنظیم شد. اجزای عملکرد برای ده بوته تصادفی از ردیف‌های کاشت غیر حاشیه‌ای تعیین شدند. شاخص برداشت نیز از نسبت عملکرد دانه به عملکرد بیولوژیک حاصل شد. خصوصیات اندازه‌گیری شده برای هر کرت و متوسط صفات اندازه‌گیری شده برای ده بوته یا بلال با استفاده از برنامه نرم افزاری MSTAT-C مورد تجزیه واریانس قرار گرفتند و مقایسه میانگین‌ها با استفاده از آزمون دانکن در سطح احتمال 5 درصد انجام شد. برای رسم نمودارها از نرم‌افزار کواتروپرو استفاده شد.

نتایج و بحث

مراحل نمو

سبز شدن

تعداد روز از کاشت تا 50 درصد سبز شدن تحت تاثیر تیمارهای آزمایشی (فاصله ردیف کاشت و تراکم بوته) و اثر متقابل آنها قرار نگرفت (جداول3و 4). چنین به نظر می‌آید که این مرحله پیش از اینکه تحت تاثیر فاصله ردیف و تراکم بوته قرار گیرد، بیشتر تحت تاثیر پتانسیل بذر و شرایط خاک از نظر مواد غذایی، درجه حرارت و رطوبت می‌باشد. دیگر محققان (12و19) نیز در مطالعات خود دریافتند که تعداد روز از کاشت تا 50 درصد سبز شدن تحت تاثیر تراکم بوته قرار نمی‌گیرد.

متوسط تعداد روز از کاشت تا 50 درصد سبز شدن برای رقم سینگل کراس 704، در مدت 1/7 روز بود. .

رسیدگی فیزیولوژیکی

نتایج آماری بدست آمده بیانگر آن بود که تعداد روز از کاشت تا رسیدگی فیزیولوژیکی تحت تاثیر فاصله ردیف، تراکم بوته و اثر متقابل آنها قرار نگرفت (جداول5 و6).

در مطالعه مین باشی(19) نیز مشخص شد که افزایش تراکم بوته تاثیری بر تعداد روز از کاشت تا مرحله رسیدگی فیزیولوژیکی ندارد. همچنین ایرمیرن و میلبورن (34) اعلام کردند که افزایش تراکم بوته روی زمان برداشت هیبریدهای مورد مطالعه تاثیری نداشت.

رقم مورد مطالعه (سینگل کراس 704 ) از کاشت تا رسیدگی فیزیولوژیکی بطور متوسط 39/110 روز نیاز داشت.

خصوصیات رویشی گیاه

تعداد برگ در بوته

تعداد برگ در بوته تحت تاثیر فاصله ردیف و تراکم بوته و اثر متقابل آنها قرار نگرفت ( جدول 5).تعداد برگ در بوته تحت تاثیرطول روز بوده و با افزایش آن تعداد برگ در بوته افزایش می‌یابد (33). مین باشی (19) دریافت که افزایش تراکم بوته، به صورت معنی داری باعث کاهش تعداد برگ در بوته می‌گردد که احتمالاً به دلیل تشدید رقابت بین گیاهان برای عوامل محیطی می‌باشد. همچنین تعداد برگ در ذرت بستگی به تاریخ ظهور کاکل و گرده افشانی و ارتفاع گیاه دارد (22). نتیجه حاصله از این آزمایش با نتایج فوق مطابقت ندارد.

ارتفاع بوته

اثر فاصله ردیف بر ارتفاع بوته معنی دار نبود(جدول5) با این حال بیشترین ارتفاع بوته در فاصله ردیف کاشت 45 سانتی متر بدست آمد.

ارتفاع بوته تحت تاثیر تراکم کاشت قرار گرفت(جدول5). بیشترین ارتفاع بوته مربوط به تراکم کاشت 80 هزار بوته در هکتار بود.حال آنکه بین تراکم های 65و50 هزار بوته در هکتاراختلاف معنی داری وجود نداشت(جدول 6) .در تراکم زیاد به سبب افزایش سایه اندازی، ارتفاع بوته ها جهت جذب نور بیشتر می‌شود.

جمیزبرخ (31) گزارش نمود که ارتفاع بوته در تمام مراحل نمو تحت تاثیر تراکم بوته قرار می‌گیرد. افزایش تراکم بوته در واحد سطح از طریق تغییر در کیفیت و کمیت نور باعث افزایش یا کاهش ارتفاع می شود. در تراکم های مطلوب عدم تخریب هورمون اکسین عامل طویل شدن میانگره‌ها می‌گردد .

اثرمتقابل فاصله ردیف و تراکم کاشت بر ارتفاع بوته معنی دار نگردید(جدول5).

قطر ساقه

قطر ساقه درمرحله رسیدگی تحت تاثیر فاصله ردیف کاشت قرارگرفت(جدول5). با افزایش فاصله ردیف از45 تا 75 سانتی متربر قطر ساقه افزوده شد، حال آنکه بین دو فاصله ردیف 45 و 60 سانتی متر از نظر آماری اختلاف معنی داری وجود نداشت.

اثر سطوح مختلف تراکم کاشت بر قطر ساقه در سطح احتمال 5 درصد معنی دار بود ( جدول5) .تراکم کاشت 50 هزار بوته بیشترین و تراکم کاشت 80 هزار بوته در هکتارکمترین قطر ساقه را داشتند. با این حال بین تراکم‌های 65 و 80 هزار بوته در هکتار از نظر آماری اختلاف معنی داری وجود نداشت(جدول6).

ارلی و همکاران (28) طی آزمایشی دریافتندکه با افزایش تراکم بوته، قطر ساقه کاهش پیدا کرد. به نظر می‌رسد که افزایش تراکم کاشت باعث تشدید رقابت بین گیاهان برای جذب منابع محیطی می‌گردد و در این میان قطر ساقه هم تحت تاثیر قرار گرفته و کاهش می‌یابد.

اثر متقابل فاصله ردیف و تراکم کاشت بر قطر ساقه در مرحله رسیدگی معنی دار نبود(جدول5).

وزن خشک بوته در متر مربع

وزن خشک بوته در متر مربع در مرحله رسیدگی فیزیولوژیکی تحت تاثیر فاصله ردیف کاشت قرار نگرفت (جدول5).با این حال بیشترین وزن خشک بوته در متر مربع در فاصله ردیف 75 سانتی متر بدست آمد(جدول 6). علت این امر را می‌توان به نفوذ بیشتر نور به برگهای پایینی و حداکثر استفاده از آن در ساخت مواد فتوسنتزی در ساقه و برگ دانست.

اثر تراکم بوته بر وزن خشک بوته در متر مربع در سطح احتمال 1 درصد معنی دار بود(جدول5). وزن خشک بوته در متر مربع با افزایش تراکم بوته افزایش یافت، ولی وزن خشک بوته کاهش یافت که دلیل آنرا می توان رقابت بین بوته‌ها دانست ،که تعداد بیشتر بوته در واحد سطح جبران این کمبود را کرده است. بیشترین مقدار وزن خشک بوته در مترمربع با تراکم 80 هزار بوته در هکتار بدست آمد.حال آنکه بین تراکم های کاشت 50 و65 هزار بوته در هکتار از نظر آماری اختلاف معنی داری مشاهده نشد(جدول 4-4). در مطالعه بورن واندرسون (24) مشخص شد که وزن خشک ساقه در کلیه مراحل نمو تحت تاثیر تراکم بوته قرار می‌گیردکه حداکثر وزن خشک ساقه در تراکم 5/8 بوته در مترمربع بدست آمد.محققین دیگر (2 و19) نیز به نتایج مشابهی رسیدند.

اثر متقابل فاصله ردیف و تراکم کاشت بر وزن خشک بوته در متر مربع معنی دار نبود (جدول5).

اجزاء عملکرد

تعداد بلال در بوته

اثر فاصله ردیف و تراکم کاشت بر تعداد بلال در بوته و اثر متقابل آنها معنی دار نبود(جدول7 ).طی آزمایش صورت گرفته تقریباً همه بوته‌ها یک بلال داشتند و نتیجه بدست آمده نشانگر آن است که احتمالاً تعداد بلال در بوته بیشتر تحت عوامل ژنتیکی بوده و کمتر تحت تاثیر عوامل محیطی قرار می‌گیرد. دماوندی(7) نیزدر مطاله ای به نتیجه مشابهی دست یافت.

تعداد دانه در بلال

اثرسطوح مختلف فاصله ردیف بر تعداد دانه در بلال از نظر آماری در سطح 5 درصد معنی‌دار بود‌(جدول4-5)‌. بیشترین تعداد دانه در بلال مربوط به فاصله ردیف کاشت 75 سانتی‌متربود (جدول 8)،که دلیل آنرا می‌توان کاهش رقابت گیاهان برای جذب نورعنوان کرد.

تعداد دانه در بلال تحت تاثیرسطوح مختلف تراکم بوته قرار نگرفت (جدول7 ). اما با افزایش تراکم تعداد دانه در بلال سیر نزولی پیدا کرد که این امر می‌تواند به دلیل رقابت و کمبود عوامل محیطی نظیر نور، رطوبت، حرارت و مواد غذایی در اثر افزایش تراکم باشد.

اثر متقابل فاصله ردیف و تراکم بوته بر تعداد دانه در بلال از نظر آماری معنی دار نبود (جدول 7 ).

تعداد ردیف در بلال

تعداد ردیف در بلال تحت تاثیرسطوح مختف فاصله ردیف و تراکم کاشت و اثر متقابل آنها قرار نگرفت (جدول4-5 ). به نظر می‌رسد که این صفت کمتر تحت کنترل عوامل محیطی می‌باشد و بیشتر تحت کنترل ژنتیکی است.رید و همکاران (39) طی مطاله ای گزارش کردند که افزایش تراکم کاشت اثر معنی‌داری بر تعداد ردیف در بلال ندارد.

وزن هزار دانه

اثر فاصله ردیف کاشت بروزن هزار دانه در سطح احتمال 5 درصد معنی دار بود (جدول7 ). بیشترین وزن هزار دانه مربوط به فاصله ردیف 75 سانتی‌متر بود که با فاصله ردیف45 سانتی‌متر اختلاف معنی داری داشت ولی بین فاصله ردیف های75 با 60 و60 با 45 سانتی‌متر اختلاف معنی‌داری از نظر وزن هزار دانه وجود نداشت(جدول 8). علت را می‌توان چنین بیان کرد که در فاصله ردیف های زیاد گیاه به عوامل محیطی (نور، حرارت و رطوبت) بیشتری دسترسی داشته و در نهایت مواد فتوسنتزی بیشتری را به دانه‌ها منتقل می‌سازد، ولی در فاصله ردیف های کم این عوامل کمتر در اختیار گیاه قرار می‌گیرند و باعث می‌شوند که وزن دانه کم گردد.

اثر تراکم بر وزن هزار دانه معنی دار نگردید (جدول4-5) .شریف زاده (11) طی مطاله ا ی گزارش کرد که بین تراکم‌های مختلف کاشت( 85 و 95 هزار بوته در هکتار) از نظر وزن هزار دانه تفاوت معنی‌داری وجود ندارد.

اثر متقابل فاصله ردیف و تراکم کاشت بر وزن هزار دانه معنی دار نگردید (جدول 7).

عملکرد دانه

اثر فاصله ردیف کاشت بر عملکرد دانه در سطح احتمال 5 درصد معنی دار بود (جدول7). بیشترین عملکرد دانه با فاصله ردیف 75‌سانتی متر بدست آمد(جدول8). دلیل آن را می توان به توزیع مناسب بوته در واحد سطح، کاهش رقابت برای جذب عوامل محیطی افزایش تولیدات فتوسنتزی و تخصیص بهتر آنها ذکر کرد.

تفاوت بین عملکرد دانه درسطوح مختلف فاصله ردیف کاشت با تفاوت بین تعداد دانه در بلال و وزن هزار دانه (جدول8) هماهنگ است. بالا بودن عملکرد دانه در فاصله ردیف 75 سانتی متر را می توان به تعداد بیشتر دانه در بلال و وزن هزار دانه بیشتر، نسبت به فاصله ردیف‌های 60 و 45 سانتی متردانست.

عملکرد دانه در سطح احتمال 1 درصد تحت تاثیر تراکم بوته قرار گرفت ( جدول7 ). بیشترین عملکرد دانه مربوط به تراکم 8 بوته در مترمربع بود که از لحاظ آماری تفاوت معنی داری با تراکم های 5/6 و 5 بوته در مترمربع داشت، ولی دو تراکم اخیر از لحاظ آماری تفاوتی بایکدیگر نداشتند(جدول 8). با افزایش تراکم بوته در واحد سطح از عملکرد تک بوته کاسته شد که دلیل آن را می‌توان به رقابت بین گیاهان برای عوامل محیطی نظیر نور، رطوبت و مواد غذایی نسبت داد. اما با افزایش تراکم بوته بر تعداد بوته ها افزوده شده و این افزایش بوته کمبود عملکرد تک بوته را جبران نمود و در نهایت عملکرد در واحد سطح افزایش یافت.

فلتون (30) گزارش کرد که بالاترین عملکرد دانه ذرت در واحد سطح وقتی بدست می‌آید که تراکم بوته در واحد سطح افزایش یابد.

اثر متقابل فاصله ردیف و تراکم بوته بر عملکرد دانه در سطح احتمال 5 درصد معنی دار گردید (جدول7). دراین بررسی بیشترین عملکرد دانه در فاصله ردیف 75 سانتی‌متربا تراکم بوته 80 هزار بوته در هکتارو کمترین عملکرد دانه در فاصله ردیف45 سانتی متر با تراکم بوته 50 هزا بوته در هکتار بدست آمد(جدول8). دلیل این نتیجه را چنین می توان بیان داشت که ،گرچه در تراکم کم عملکرد تک بوته زیادتر است، ولی این افزایش نمی‌تواند جبران کاهش عملکرد ناشی از تعداد کمتر بوته را بنماید. از طرف دیگر در فاصله ردیف بالاتر، نور بیشتری به برگ های وسطی و پایینی که نقش موثری را در تغذیه بلال دارند می‌رسد و با افزایش تراکم کاشت راندمان استفاده از نور زیاد می‌شود و اثر متقابل مثبت بین فاصله ردیف و تراکم کاشت، باعث افزایش عملکرد دانه در واحد سطح می‌شود.

شاخص برداشت

اثر فاصله ردیف کاشت بر‌شاخص برداشت در سطح احتمال 5 درصد‌ معنی‌دار بود‌ (جدول7). بالاترین شاخص برداشت مربوط به فاصله ردیف کاشت 75 سانتی‌متر بود که از لحاظ آماری اختلاف

معنی داری با فاصله ردیف های کاشت 60 و45 سانتی‌متر داشت، ولی فاصله ردیف های 60 و 45 سانتی‌متر از لحاظ آماری اختلاف معنی داری با هم نداشتند(جدول8).

اثر تراکم بوته بر شاخص برداشت معنی دار نبود (جدول7). با افزایش تراکم بوته شاخص برداشت افزایش یافت. طبق گزارش ریچارد و همکاران (41) افزایش تراکم گیاهی شاخص برداشت را کاهش دادکه با نتایج بدست آمده مطابقت ندارد.

اثر متقابل عوامل آزمایشی برشاخص برداشت در هیچیک از سطوح آماری معنی دار نگردید (جدول7).

نتیجه گیری

بر طبق نتایج بدست آمده از این آزمایش بالاترین عملکرد دانه (6/14 تن در هکتار) مربوط به فاصله ردیف کاشت 75 سانتی‌متر و تراکم8 بوته در مترمربع می‌باشد. اثر فاصله ردیف و تراکم کاشت بر عملکرد دانه تقریباً یکسان بود. علت افزایش عملکرد را می‌توان به اثر متقابل مثبت بین فاصله ردیف کاشت و تراکم بوته و کاهش رقابت برای عوامل محیطی نظیر حرارت، نور و افزایش تولیدات فتوسنتزی از طریق افزایش سطح برگ وتخصیص بهتر مواد فتوسنتزی به اندام های ذخیره کننده ربط داد. مجموع این عوامل باعث افزایش معنی داری در عملکرد دانه گردید.

تعداد دانه در بلال و وزن هزار دانه تحت تاثیر فاصله ردیف کاشت قرار گرفتند و در نهایت بر عملکرد دانه اثر مثبتی اعمال کردند. عملکرد دانه در فاصله ردیف 75 سانتی‌متر بیشتر از فواصل ردیف 45 و 60 سانتی‌متر گردید.

در مطالعه انجام شده عملکرد دانه تحت تاثیر تراکم بوته قرار گرفت و بیشترین عملکرد دانه در تراکم 80 هزار بوته در هکتار (6/11 تن در هکتار) بدست آمد، ولی از لحاظ آماری اختلاف معنی‌داری بین تراکم های 65 و 50 هزار بوته در هکتار مشاهده نشد. تراکم های 80 و 65 هزار بوته در هکتار نسبت به تراکم 50 هزار بوته در هکتار عملکرد بیشتری داشتند.

بر‌اساس نتایج بدست آمده‌، فاصله ردیف 75 سانتی‌متر با تراکم 80 هزار بوته در هکتار برای تولید ذرت سینگل کراس 704 در مناطق مشابه با شرایط اقلیمی این آزمایش توصیه می‌شود.

تقدیر و تشکر

بدینوسیله از زحمات کلیه کسانی که در مراحل اجرای این طرح و گزارش نهایی همکاری فرموده اند قدردانی می گردد . از ریاست محترم واحد ، بخض پژوهش ، مزرعه دانشگاه و بالاخص همکاران ارجمندم :

1- شهرام شفائی ، دانشجوی رشته مهندسی کشاورزی ، زراعت و اصلاح نباتات

2- بهرنگ نجفلو ، دانشجوی مهندسی کشاورزی ، زراعت و اصلاح نباتات

با تشکر ، رحیم علیمحمدی ، کارشناس ارشد زراعت و اصلاح نباتات ، عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد میانه

منابع

اطرشی، م. 1374. بررسی اثرات تاریخ کاشت و تراکم بوته بر روی عملکرد و صفات فیزیولوژیکی و شیمیایی دانه ذرت در ارقام مختلف. پایان نامه کارشناسی ارشد زراعت. دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوراسگان اصفهان.

اکبری، غ. ع. 1370. بررسی اثرات تراکم و آرایش کاشت بر رشد، عملکرد و اجزاء عملکرد ذرت دانه‌ای در اصفهان. پایان نامه کارشناسی ارشد زراعت. دانشکده کشاورزی دانشگاه صنعتی اصفهان.

امام، ی. ا. و ک. نیک نژاد. 1373. مقدمه‌ای بر فیزیولوژی گیاهان زراعی. انتشارات دانشگاه شیراز.

بزرگداشت روز جهانی غذا در وزارت کشاورزی .1373. زیتون .‌ص. 25-23‌.

خدابنده، ن. 1371. غلات. انتشارات دانشگاه تهران.

خواجه پور، م. 1378. غلات. جزوه درسی دانشگاه صنعتی اصفهان .

دماوندی، ع. 1376. فاصله ردیف و تراکم بوته بر رشد، عملکرد و اجزاء عملکرد دو رقم ذرت دانه‌ای. پایان نامه کارشناسی ارشد زراعت. دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوراسگان.

سیادت، ع .1373. تاثیر تراکم و متد کاشت (تک بوته، دوبوته و سه بوته) بر روی اجزای عملکرد ذرت تابستانه 704.SC. چکیده مقالات سومین کنگره علوم زراعت و اصلاح نباتات ایران. انتشارات دانشگاه تبریز.

سیادت، ع. 1368. غلات. جزوه درسی دانشگاه اهواز .

شبستری، م. و م. مجتهدی. 1370. فیزیولوژی گیاهان زراعی. مرکز نشر دانشگاهی تهران .

شریف زاده، ف. 1370. اثر تراکم بوته بر رشد، عملکرد و اجزاء عملکرد هیبریدهای ذرت. پایان نامه کارشناسی ارشد زراعت. دانشکده کشاورزی دانشگاه صنعتی اصفهان.

طهماسبی، ز. 1368. اثرات تاریخ کاشت بر عملکرد دانه و کنترل خسارات کرم ذرت در اصفهان. پایان نامه کارشناسی ارشد زراعت. دانشکده کشاورزی دانشگاه صنعتی اصفهان.

کوچکی، ع. و م. حسینی. 1368. سیر انرژی در اکوسیستم های کشاورزی. انتشارات جاوید مشهد .

کوچکی ،ع. و م. حسینی. و م. نصیری محلاتی. 1372. رابطه آب و خاک در گیاهان زراعی (ترجمه). انتشارات جهاد دانشگاهی دانشگاه مشهد.

کوچکی، ع. و ح. خیابانی. و غ. سرمدنیا. 1372. تولید محصولات زراعی (ترجمه). انتشارات دانشگاه فردوسی مشهد.

کوچکی ،ع. و م. نصیری. و م. بنایان اول. 1370. مبانی فیزیولوژیکی رشد و نمو گیاهی. انتشارات آستان قدس مشهد.

مطیعی، ا. م. ح. و ع. سیادت. 1373. بررسی تاثیر تاریخ کاشت و تراکم بر عملکرد دانه ذرت 46A در خوزستان. چکیده مقالات سومین کنگره علوم زراعت و اصلاح نباتات ایران. انتشارات دانشگاه تبریز.

مظاهری، د. 1372. زراعت مخلوط. اننتشارات دانشگاه تهران .

مین باشی معینی، م. 1374. اثرات تاریخ کاشت و تراکم بوته بر عملکرد و کیفیت ذرت علوفه‌ای. پایان نامه کارشناسی ارشد زراعت. دانشکده کشاورزی دانشگاه صنعتی اصفهان .

واحدی، م. 1368. کاشت، داشت و برداشت ذرت. وزارت کشاورزی سازمان ترویج و آموزش کشاورزی .

هاشمی دزفولی، ا. و ع. کوچکی. و م. بنایان اول. 1375. افزایش عملکرد گیاهان زراعی (ترجمه). انتشارات جهاد دانشگاهی مشهد.

Allien,J.R.,G.W.Mckee , and J.H.Mcghen. 1973. Leaf number and maturity in hybrid corn. Agron. J. 65 : 233 – 235.

Beaven,E.S. 1914. Rep. Br. Assoc. 83 : 660.

Buren, L.L., J.J. Mock. and T.C. Anderson. 1974. Morphological and physiological triats in maize associated width tolerance to high plant density. Crop Sci. 84: 426-429.

Cummins,D.G. and J.W.Dubson,JR. 1973. Corn for silage as influenced by hybrid maturity row spacing, plant population,and Climate. Agron. J. 65: 240-243.

Donald, C.M. 1962. In serch of high yield. J. Aust. Agric. Sci. 28: 171-178.

Donald,C.M. and J.Hamblin. 1976. The biological yield and harvest index of cereal as agronomic and plant breeding criteria. Adv. Agron. 88: 366-405.

Early,E.B.,R. J.Miller,G.L.Reichert,R.H.Hageman and R.D. Seif. 1966. Effect of shade on maize production under field condition. Crop Sci. 6: 1-6.

Erik,K.and J.Hanway. 1966. Leaf area in relation to yield of corn grain. Agron. J. 58: 10-18.

Fulton,J.M. 1970. Relationships among soil moistur stress plant population,row spacing and yield of corn. Can. J. plant Sci. 50: 31-38.

Giesbrecht, J. 1969. Effect of population and row spacing on the performance of four corn (Zea mays L.) hybrids. Agron. J. 61: 439-441.

Hanway, J.J. 1963. Growth stages of corn (Zea mays L.). Agron. J. 55: 487-492.

Hunter, R.B, L.A. Hunt. and 1.W.Kannenberg. 1974. Photoperiod and temperature effect on corn. Can.J. Plant Sci. 54: 71-78.

Iremiren, G.O. and G.M.Milborn. 1978. The growth of maize. IV.Dry matter yields and quality components for silage. J. Agric. Sci., Camb. 90: 569-577.

Karlen, D.L. and C.R. Camp. 1985. Row spacing, plant population, and water management effect on corn in the Atlantic coustal plain. Agron. J. 77: 393-398.

Larson, W.E. and J.J. Hanway. 1977. Corn production, P. 625-669. In C.F. Sprugue, Corn and corn improvement. Amer soc of agron. Madison, WI.

Lutz, J.A., H.M. Camper, and C.D. Jonse. 1971. Row spacing plant population effects on corn yield. Agron. J. 63: 12-14.

Nichiporovic, A.A. 1954. Photosynthesis and the theory of obtaining high crop yields. 15 th Timiryazey lecture on SSSR, Moscow 1956. English transl. Dept. Sci. Ind. Res. Great Britina 1956.

Reed, A.J., G.W. Sigletary, J.R. Shussler, and D.R. Williamson. 1988. Shading effects on dry matter and nitrogen partitioning, kernel number and yield of maize. Crop Sci. 28: 819-825.

Repka, J. and Dunk, J. 1991. Energy efficiency of crop production using larye-scale technology. Rostlinna Vyroba 34(10) : 745-752. In maize Abstract.

Richard, and L.Deloughery, and R.Kenterookson. 1979. Harvest index of corn effect by population density, maturity rating and envirnoment. Agron. J.71: 577-580.

Rutger, J.N. and L.V. Croweder. 1969. Effect of high plant density silage and grain yield of six corn hybrids. Crop Sci. 7: 182-184.

Stinson, H.T. and D.N.Moss. 1970. Some effects of shade upon hybrids tolerant and Intolerant of dense planting.Agron.J.57:482-484.

Tetio, F. and F.P. Gardner. 1988. Responses of maize to plant population density. I. Canopy development, hight relationship, and vegetative growth. Agron. J. 80: 930-935.

Tetio-Kagho, F. and F.P. Gardener. 1988. Responses of maize in to plant population density. II. Reproductive development in yield Adjustments. Agron. J. 80: 935-940.
46- Warrington, I.J. and E.T. Kanemasu. 1983. Corn growth response to temprature and photoperiod. I. Seedling emergence, tassel initiation and anthesis. Agron. J. 75: 749-754.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ مهر ۹۶ ، ۱۴:۱۴
postey postey

gl/l (1129)

م41

موضوع تحقیق:

اقتصاد و جامعه

عنوان درس= کار افرینی

نام استاد:

جناب اقای رجبی

دانشجویان:

فرشته سبحانی- مریم زارع- شقایق سرخیل

رشته ی روابط عمومی/ گروه A

تابستان 1386

مفاهیم اساسی جامعه شناسی

جامعه شناسی و کنش اجتماعی
جامعه شناسی علمی است که برای یافتن تعبیری علی از ماهیت و اثار ان کنش اجتماعی را درک تفسیری می کند0 در اینجا مقصود از کنش ان رفتار انسانی است که دارای معانی ذهنی خاصی باشد0 چنین کنشی یا برونی است یا کاملا درونی0 کنش ممکن است شرکت فعال در موقعیتی بخصوص یا خودداری عمدی از چنین مشارکتی یا پذیرش منفعلانه ی ان باشد0 منتها یک کنش زمانی اجتماعی است که شخص عامل رفتار دیگران را نیز در معانی ذهنی خویش منظور کند و رفتار خویش را با توجه به ان جهت دهد0

الف- مبانی روشی در جامعه شناسی

معنا sinn= meaning بر دو نوع است=
الف= معنایی که به شخص یا مجموعه ای از اشخاص اطلاق می شود0
ب= ان نوعی که در مورد شخص یا اشخاصی فرضی و برای نوع خاصی از کنش به کار می رود0

نوع دوم که نظری است نوع خالص نام دارد0 در انواع خالص به هیچ وجه صحت عینی یا حقانیت متافیزیکی مطرح نیست0 مبنای تمایز بین علوم تجربی کنشها مثل جامعه شناسی و تاریخ و دانش های جزمی چون حقوق- منطق- اخلاق و زیبایی شناسی که به دنبال قطعیت بخشیدن به مفاهیم حقیقی و معتبر برای موضوع تحقیقشان هستند همین انواع خالص است0

البته به سادگی نمی توان از لحاظ تجربی یک کنش معنی دار را از یک رفتار واکنشی صرف که هیچ گونه معنایی انتزاعی در ان دخیل نباشد مجزا کرد0 بخش عمده ای از رفتار مورد نظر جامعه شناسی خصوصا رفتار صرف سنتی در مرز میان این دو قرار می گیرد0 در بسیاری از فرایند های فیزیکی- روانی اثری از کنش معنی دار یعنی کنشی که از نظر ذهنی قابل درک باشد یافت نمی شود0 در دیگر موارد نیز این گونه فرایند ها فقط برای روان شناسان متبحر قابل درک است0 همچنین بسیاری از تجربیات عرفانی نیز که از طریق کلمات قابل انتقال نیستند به سختی برای کسی که در معرض چنین تجربه ای قرار نمی گیرد قابل درک هستند0 در عین حال این بدان معنا نیست که هر کس برای درک هر کنشی خود مجبور به انجام کنشی شبیه به ان باشد0

هر تفسیری و به طور کلی هر علمی خواستار قطعیت و دقت است0 قطعیت درک می تواند مبتنی بر تعقل منطقی یا ریاضی یکدلی عاطفی یا پذیرش هنری باشد0 در تفسیر یک کنش وضوح عقلایی زمانی حاصل می شود که شناخت کامل و دقیقی از مبانی معنایی کنش انجام شده وجود داشته باشد اما دقت و قطعیت حاصل از درک همدلانه زمانی میسر است که زمینه ی احساسی- عاطفی کنش در دسترس باشد0 بالاترین درجه ی درک عقلایی زمانی حاصل می شود که مفاهیم مورد نظر مفاهیم منطقی یا ریاضی باشند یهنی مفاهیمی که فهم معنای انها بی واسطه و بی ابهام ممکن است0

لازم است که در کلیه علوم مربوط به کنش انسانی فرایند ها و پدیده ها یی که کاملا فاقد مفهوم ذهنی اند نیز در نظر گرفته شوند مثلا به شکل محرک نتیجه مشوق یا مانع 0 فقدان مفهوم ذهنی به معنی غیر بشری یا بدون حیات بودن نیست0 هر مصنوعی مثلا یک ماشین تنها از طریق ان مفهومی که در ایجاد و کاربرد ان نهفته یعنی مفهومی که از رابطه ی کنش با مقاصد بسیار مختلف ناشی می شود قابل شناخت است0 بدون مراجعه به چنین مفهومی این ماشین کاملا غیر قابل درک باقی می ماند0 پس انچه در مورد این ماشین قابل درک و شناخت است رابطه ی ان با کنش انسانی ایت خواه به عنوان وسیله و خواه به عنوان هدف0 این همان رابطه ای است که شخص یا اشخاص کنشگر از ان کاملا اگاهند و کنششان در ان راستا قرار دارد و تنها بر اساس همین مقولات است که چنین اشیائی قابل شناختند0

ادراک بر دو نوع است=
الف= ادراک از طریق مشاهده ی مستقیم مفهوم ذهنی یک کنش به خصوص از جمله بیان شفاهی0 ما با مشاهده ی مستقیم به طوری که گفته شد معنی گزاره ی 28 ضربدر 2 برابر است با 4 را با خواندن یا شنیدن ان می فهمیم0 این یک نونه از درک عقلایی مستقیم ایده هاست0 ما همچنین حالت عصبانیت را از طریق نمودهای فیزیکی ان مثل حالات صورت- فریاد یا حرکات غیر عقلایی درک می کنیم0 این نمونه ای است از درک غیر عقلایی0
ب= ادراک ممکن است از نوع دیگری یعنی ادراک تبیینی باشد0 بنابراین وقتی کسی می نویسد یا می گوید دو ضرب در دو می شود چهار معنایی را که به این اصل داده است با توجه به انگیزه ای که او را به انجام این کار در این لحظه ی به خصوص و در این شرایط خاص واداشته است درک می کنیم0 این ادراک در صورتی به دست می اید که بدانیم او مشغول تنظیم دفتر حسابداری کل یا تشریح یک موضوع علمی یا کار دیگری است که این محاسبه بخش مهمی از ان است0 این را درک عقلایی انگیزه می نامیم0

در تمام این موارد ادراک شامل فهم تفسیری معنای موجود در یکی از چهار چوبهای زیر است=
الف= معنای مورد نظر برای موارد منفرد ماموس مثل روش تاریخی
ب= میانگین یا تقریبی از معنای مورد نظر مثل پدیده های جامعه شناختی توده وار

ج= معانی ای که با نوع خالص یک پدیده ی عادی که به طریق علمی شکل یافته متناسب باشند مفاهیم و قوانین نظریه ی اقتصاد محض که از نوع انتزاعی است0 این مفاهیم و قوانین بیانگر روندی هستند که کنش معنی دار انسانی طی می کند البته این در صورتی است که کنش انسان عقلایی و بدون اشتباه یا خالی از احساسات بوده دارای هدفی مشخص یعنی به حداکثر رساندن امتیاز اقتصادی باشد این روند را صرفا کنشهای غیر معمولی طی می نماید0 مثلا در بازار بورس اما حتی در انجا هم فقط به طور تقریبی می توان به نوع ایدئال دست یافت0

انگیزه ترکیبی است از معانی ذهنی که از نظر کنشگر و مشاهده گر مبنایی کافی برای کنش مورد نظر باشد0 ما فقط زمانی مقوله ی کفایت معنایی را در تفسیر ذهنی رفتار منسجم به کار می گیریم که طبق شیوه های عادت شده ی تفکر و احساسمان بفهمیم که اجزا تشکیل دهنده ی رفتار با توجه به رابطه ی متقابلشان با یکدیگر ترکیب معنایی بارزی typical را که معمولا صحیح می نامیم تشکیل می دهند0

فرایند ها و قانون مندیها یی که از دید جامعه شناسی تفهیمی verstehende soziologie
به علت قابل درک نبودنشان پدیده یا قانون جامعه شناختی محسوب نشده اند نباید ضرورتا کم اهمیت تلقی گردند0

کنش به عنوان یک جهت گیری رفتاری قابل درک ذهنی فقط رفتار یک یا چند انسان تلقی می شود0 برای دیگر انواع شناخت ممکن است مفید یا ضروری باشد که مثلا فرد را به عنوان مجموعه ای از سلولها یا ترکیبی از واکنشها ی زیستی- شیمیایی در نظر گرفت یا اینکه زندگی روانی او را متشکل از عناصر مختلف با هر تعریفی دانست0

برخی از اصول جامعه شناسی تفهیمی را معمولا قوانین می نامند مثلا قانون گرشام0 این قوانین عبارتند از= احتمالات بارزی که به تایید مشاهده رسیده اند و به این نتیجه ختم شده اند که تحت شرایط خاصی کنش اجتماعی مورد انتظاری که با توجه به انگیزه ها و نیات ذهنی بارز قابل درک بروز خواهد کرد0

این فرض بدیهی انگاشته شده است که علم جامعه شناسی به طور مداوم در پی تدوین و تنظیم مفاهیم نوعی و قواعد عام رخدادهاست0 این ویژگی جامعه شناسی را از تاریخ مجزا می کند زیرا تاریخ در پی تحلیل علی و تبین کنشها ی فردی ساختار ها و افرادی است که از اهمیت فرهنگی برخوردار هستند0 عینیتهایی که مبنای مفاهیم جامعه شناختی هستند تا حد زیادی گرچه نه منحصرا شامل همان پویشهای کنش ملموسی هستند که مورد نظر مورخان است0

ب- مفهوم کنش اجتماعی

کنش اجتماعی که شامل فعالیت و پذیرش منفعل نیز هست می تواند معطوف به رفتار گذشته- حال و اینده ی دیگران باشد0 مثلا انگیزه ی یک کنش اجتماعی می تواند انتقام از حملات قبلی دفاع درحال حاضر یا اقدامی جهت دفاع در اینده باشد0 منظور از دیگران می تواند دیگر افراد یا اشنایان باشد و یا به نظر فرد این گونه بیاید یا اینکه جمعی نا مشخص و یا جمعی از افراد کاملا غریبه باشد0

بنابر تعبیر ارائه شده در این مبحث هر کنشی ضرورتا اجتماعی نیست حتی اگر کنش اشکار باشد0 کنش اشکارا اگر صرفا در ارتباط با رفتار غیر جاندار ران باشد اجتماعی نیست0 نگرشهای ذهنی فقط تا انجایی کنش اجتماعی را می سازند که متوجه رفتار دیگران باشند0 برای مثال اگر رفتار مذهبی صرفا مربوط به تامل یا عبادت در انزوا باشد کنش اجتماعی نیست0 فعالیت اقتصادی یک فرد فقط زمانی اجتماعی است که رفتار شخص ثالثی را هم منظور کرده باشد0 بنابراین به طور کلی زمانی چنین کنشی از نظر صوری اجتماعی است که کنترل فرد بر کالاهای اقتصادی مورد احترام و قبول دیگران باشد0 در واقع زمانی یک کنش اجتماعی است که مثلا هر شخصی در ارتباط با مصرف خود خواسته های اتی دیگران را در نظر بگیرد و ان را عاملی در نحوه ی پس انداز و ذخیره ی خویش به حساب اورد0 یا همچنین یک تولید کننده قطعا خواسته های اتی دیگران را مد نظر دارد0

ضرورتا هر نوع تماسی که بین افراد انجام گیرد دارای خصوصیت اجتماعی نیست زمانی این خصوصیت وجود دارد که رفتار فرد به شکل معناداری به دیگران معطوف باشد0 برای مثال صرف به هم خوردن دو نفر دوچرخه سوار ممکن است یک واقعه ی طبیعی تلقی شود0 اما از سوی دیگر تلاش انان در اجتناب از برخورد با یکدیگر یا احتمالا پرخاش و یا بحث مسالمت امیز ی که پس از تصادم پیش می اید نوعی کنش اجتماعی است0
2- انواع کنش اجتماعی
کنش اجتماعی مانند دیگر انواع کنش به چهار نوع تقسیم می شود=

الف= عقلایی هدفمند zweckrational0 این نوع کنش شامل گرایش به مجموعه ای از اهداف مشخص فردی است0 در این گرایش رفتار عوامل بیرونی و افراد دیگر پیش بینی می شود0 این گونه پیش بینیها به مثابه ی شرایط و وسایل کسب توفیق امیز اهداف عقلایی شخص هستند0

ب= عقلایی ارزشی wertrational0 این گرایش شامل باور اگاهانه به ارزش یک رفتار اخلاقی زیبایی شناختی- مذهبی و غیره است که فارغ از هر گونه چشم اندازی برای توفیق بیرونی است و فقط به خاطر خودش وجود دارد0

ج= عاطفی0 این نوع کنش ناشی از تمایلات خاص و وضعیت احساسی شخص است0

د= سنتی0 این نوع کنش حاصل گرایش به سنت است که از طریق عادات طولانی مدت ایجاد می شود0

رفتار دقیقا سنتی مثل واکنش تقلید که قبلا بحث شده است بسیار نزدیک به مرز ان چیزی است که به جرئت می توان ان را کنش معنا دار نامید0 در واقع غالبا چنین رفتاری در طرف دیگر مرز قرار می گیرد زیرا این رفتار غالبا نتیجه ی واکنش نیمه خود کار نسبت به محرک عادی است که رفتار را در روندی که به کرات دنبال شده است هدایت می کند0

رفتار عاطفی محض نیز در حد و مرز ان چیزی است که می توان ان را معنادار نامید0 اما این نوع هم غالبا از مرز می گذرد0 چنین رفتاری برای مثال ممکن است شامل واکنشی کنترل نشده نسبت به محرکهای استثنایی باشد0 وقتی شکل یک کنش عاطفی رهایی اگاهانه از یک تنش احساسی باشد حالت تصعید دارد0 معمولا وقتی چنین باشد رفتار به طور کامل در جهت یک یا دو نوع عقلایی است گرچه همیشه اینگونه نیست0

کنش ارزشی بدین علت از کنش عاطفی متمایز می شود که شکل بخشی اگاهانه ای از ارزشهای هادی کنش و از توجه مدوت و دائمی جزئیات این کنش به ارزشهای فوق را ارائه می دهد0 این دو کنش دارای یک عنصر مشترک نیز هستند0

یک کنش زمانی عقلایی معطوف به مجموعه ی اهداف معین شخصی است که هدف ابزار و نتایج ثانوی ان همگی به شکل عقلایی در نظر گرفته شده و سنجیده شده باشد0 چنین بررسی و سنجشی شامل در نظر گرفتن ابزار جایگزین برای هدف موجود رابطه ی این هدف با دیگر نتایج حاصل از به کار گیری ابزار موجود و سرانجام اهمیت نسبی دیگر اهداف ممکن است بنابراین کنش های سنتی و عاطفی نمی توانند از این نمونه باشند0

بسیار بعید است که بتوان به طور عینی کنشی را یافت که فقط به یکی از این طرق معطوف باشد0 علاوه بر اینگونه دسته بندی شیوه های گرایش کنش به هیچ وجه به معنی کامل بودن ان نیست بلکه فقط برخی از انواع که اهمیت جامعه شناختی دارند و کنش واقعی کمابیش به انها نزدیک است یا بهتر بگوییم انواعی که شامل مجموعه ی اجزای شکل دهنده به کنش بوده اند به شکل خالص مفهومی درامده اند0 فایده چنین دسته بندی ای برای این تحقیق فقط با توجه به نتایح ان معلوم می شود0

3- مفهوم روابط اجتماعی

واژه ی روابط اجتماعی برای اشاره به رفتار دسته ای از افراد تا انجا که کنش هر شخص در محتوای معنادارش کنش دیگران را نیز در خود لحاظ کرده باشد به کار می رود0 بنابراین روابط اجتماعی کاملا و منحصرا به احتمال وجود کنش اجتماعی که تا حدی از نظر معنایی قابل درک باشد وابسته اند0

انواع جهت گیری های کنش اجتماعی

در حیطه ی کنش اجتماعی قانون مندیهای واقعی خاصی را می توان مشاهده کرد0 یعنی اینکه انواع خاصی از کنش منطبق بر معانی نوعا مناسب ذهنی و همچنین قابل اطلاق به اشخاص مشابه بسیار رایج است خواه این کنشها را یک فرد مرتبا تکرارکند و خواه اینکه در ان واحد افراد بی شماری ان را انجام دهد0 تحقیق جامعه شناختی متوجه ی انواع معمومل این کنش است0 بنابراین جامعه شناسی با تاریخ که کارش تبیین علی وقایع منفرد مهم می باشد یعنی وقایعی که اهمیت انها در تاثیرشان بر سرنوشت انسان است تفاوت دارد0

مفهوم نظام مشروع

کنش به خصوص کنش اجتماعی که شامل روابط اجتماعی نیز می شود ممکن است توسط اشخاص درگیر به باوری متمایل شود که قائل به وجود یک نظام مشروع اند0 درجه ی احتمال واقعی این جهت گیری اعتبار geltung= validity یک نظام نامیده می شود0

مفهوم منازعه

زمانی یک رابطه ی اجتماعی منازعه kampf= conflict نامیده می شود که کنش درون ان عملا در جهت پیشبرد خواست یک فرد علیه مقاومت دیگری یا دیگران باشد0 منازعه ی مسالمت امیز برای مواردی به کار می رود که در ان ها از خشونت فیزیکی واقعی استفاده نشود0 یک مبارزه ی مسالمت امیز تا جایی که شامل تلاش مسالمت امیز صوری برای کنترل فرصتها و امتیازاتی که مورد تمایل دیگران نیز باشد رقابت نام دارد0 یک فرایند رقابت امیز تا حدی که اهداف و ابزارش معطوف به یک نظام باشد رقابتی تنظیم شده است0 ان مبارزه ای که غالبا نهانی است و بین افراد یا منزلتهای اجتماعی بدون جهت گیری متقابل با معنای متعارض و برای کسب امتیازات و حفظ بقا صورت می پذیرد گزینش نام دارد0 تا جایی که فرصت نسبی فرد در طول زندگی وی مطرح باشد ان را گزینش اجتماعی می نامیم و تا جایی که مربوط به شانس نسبی برای بقای ویژگی های موروثی باشد ان را گزینش بیولوژیک می نامیم0

نمایندگی و مسئولیت

نظامی که از طریق سنت یا استقرار قانون بر یک رابطه ی اجتماعی حاکم می شود ممکن است باعث شود کنشهای معین برخی از طرفین رابطه پیامد هایی داشته باشد که دیگران را تحت تاثیر قرار دهد0 ممکن نیز هست که همه در مقابل کنش هر عضوی مسئول باشند در این حالت می توان انها را اعضای همبسته نامید0 از سوی دیگر کنش برخی از اعضا یعنی نمایندگان نیز می تواند برای دیگران نافذ باشد یعنی اینکه امتیازات حاصل به انها خواهد رسید و انها از منافع استفاده خواهند برد یا بر عکس ضرر را متحمل خواهند شد0

مفهوم تشکل و انواع ان

یک رابطه ی اجتماعی که یا بسته است و یا اینکه پذیرش اعضا را منوط به ضوابط خاصی می کند تشکل verband نام دارد0 برای ایجاد یک تشکل باید افراد به خصوصی به عنوان مسئول یا مدیر اعمال ضوابط نظام را به عهده گیرند0 این مسئولیتها به طور معمول اقتدار نمایندگی نیز دارند0 تصدی پست هدایت کننده و یا مشارکت در کنش کارکنان اداری اقتدار حاکمیت نام دارد0 این اقتدار ممکن است تخصیص یافته باشد یا بر اساس ضوابط اجباری انجمن و با توجه به موازین یا روشهای مشخصی معین شده باشد و یا برای همیشه برای یک دوره ی معین یا برای برخورد با وضع خاصی تعیین شده باشد0 کنش تشکیلاتی کنش کادر اداری است که به سبب اقتدار حاکمیت یا نمایندگی اش معطوف به انجام ضوابط نظام است یا اینکه کنش اعضا همراه با هدایت کادر اداری است0

انواع نظام در تشکیلات

نظام قانونی در یک رابطه ی تاسیسی ممکن است ناشی از توافق ازادانه یا تحمیل باشد0 در یک تشکیلات ممکن است اقتدار حاکم مدعی یک حق مشروع برای تحمیل قواعد جدید باشد0 اساسنامه یک تشکیلات به معنی احتمال عینی موجود با میزان و نوع و شرایط متغییری است که به ضوابط تحمیل شده از سوی اقتدار حاکم تن در داده است0 چهار چوب نظام ممکن است در لابه لای این شرایط به طور اخص معین کند که بایستی موافقت گروهها یا بخشهایی از اعضا جلب شود و یا اینکه نظراتشان شنیده شود0 به علاوه وجود شروط متعدد دیگری نیز متحمل است0

انواع نظام حاکم بر کنش تشکیلات

ان شکلی از نظام که حاکم بر کنش یک تشکیلات باشد نظام اداره کننده و ان شکلی که بر دیگر انواع کنش اجتماعی حاکم است و افراد را در بهره گیری ناشی از رابطه شان با نظام محافظت می کند نظام تنظیم کننده نام دارد0 یک تشکل تا جایی که فقط همسوی نظام نوع اول باشد تشکل اداره کننده و تا جایی که معطوف به نوع دوم باشد تشکل تنظیم کننده نامیده می شود0

انواع سازمان و تشکلات

یک سازمان betrieb عبارت است از یک نظام با فعالیت هدفدار مداوم از نوع خاص0 یک سازمان تشکیلاتی betriebsverband یک رابطه ی اجتماعی تاسیسی است که مشخصه ی ان وجود کار گزارانی برای کنش فوق است0

انجمن ازاد تشکلی است که ریشه در توافق اختیاری دارد0 در این تجمع اقتدار نظام حاکم متکی بر پذیرش شخصی اعضاست0

انجمن اجباری تشکلی است که نظم مستقر در ان در محدوده ی خاصی از فعالیت به شکل موفقی بر کسانی که با موازین به خصوصی سازگاری دارند اعمال شده است0

قدرت- اقتدار- سیادت

قدرت عبارت است از امکان اعمال خواست و اراده یک فرد در روابط اجتماعی بدون توجه به منشا این امکان و به رغم مقاومت دیگران0 این احتمال که در یک رابطه ی اجتماعی شخصی در موقعیتی باشد که بتواند خواست خود را علی رغم هر مفاومتی اعمال نماید صرف نظر از مبانی چنین احتمالی قدرت نام دارد0 امکان ایجاد اطاعت بین یک عده ی معین برای یک فرمان به خصوص سیادت نام دارد0 این امکان که گروه معینی از افراد طبق عادت و به صورت کلیشه ای از یک فرمان به خصوص اطاعت سریع و خود به خودی نماید انضباط نام دارد0

جامعه شناسی اقتصادی

مفهوم کنش اقتصادی

یک کنش زمانی جهت اقتصادی دارد که طبق مفهوم ذهنی اش متوجه ارضای تمایلی نسبت به مطلوبیتها nutzleistungen= utilities باشد0 کنش اقتصادی wirtschaften کاربرد مسالمت امیز منابع تحت اختیار یک فرد در جهت بهره گیری اقتصادی است0 کنش اقتصادی عقلایی نوعی کنش عقلایی است که در جهت نیل به اهداف اقتصادی است و عامدانه طراحی شده باشد0 نظام اقتصادی wirtschaften مجموعه ی مستقلی از کنشهای اقتصادی است0 یک سازمان اقتصادی مجموعه ی متشکل و مستمری از کنشهای اقتصادی است0

در مبحث قبل اشاره شد که کنش اقتصادی ضرورتا یک کنش اجتماعی نیست0

در تعریف کنش اقتصادی باید تا حد امکان عام باشد0 این تعریف باید بیانگر این نکته باشد که تمام فرایند ها و مقولات object اقتصادی از طریق مفهومی که در کنش اقتصادی و در صور مختلفی چون ابزار و موانع و نتایج و نتایج جنبی نهفته است مشخص می شوند0 با وجود این بر خلاف پندار برخی از افراد کنش اقتصادی را نمی توان یک پدیده ی روانی فرض کرد0 مواردی چون تولید کالا- وضع قیمت ها- و حتی قیمت گذاری ذهنی محصولات در صورت عینی بودن هم به سختی می توانند پدیده ی روانی باشند0 با وجود این حتی در بطن این برداشت غلط هم نکته ی صحیحی نهفته است0 شکی نیست که این پدیده ها شامل نوع خاصی از معنای ذهنی هستند و همین امر است که می تواند یگانگی فرایند های ان را تعریف کرده تفسیر ذهنی ان ها را ممکن سازد0

مفهوم مطلوبیت

منظور از مطلوبیت استفاده از امتیازاتی chancen= advantages است که یک فرد یا افراد متفاوت به طور خاص یا عام به شکل واقعی یا صوری در حال حاضر یا اینده از یک کالا یا خدمت بخصوصی بهره مند می شوند0 کنش چنین افرادی مبتنی بر اهمیتی است که برای این امکانات به عنوان ابزار نیل به اهداف اقتصادی شان قائل هستند0

مطلوبیتها می توانند حاصل خدمات عوامل انسانی یا غیر انسانی باشند0 چنانچه مطلوبیت ناشی از کاربرد اشیا باشد کالا نامیده می شود0 مطلوبیتی که ناشی از منشا انسانی باشد تا جایی که این منشا شامل یک کنش فعال باشد خدمات نام دارد0

ان روابط اجتماعی که به عنوان منشا کنترل مطلوبیتها در حال یا اینده تعیین می شوند اساس تمهیدات اقتصادی را تشکیل می دهند0 فرصتهای اقتصادی ان فرصتهای برتری یافتن اقتصادی هستند که از طریق رسوم یا نظامهای قانونی و یا قراردادی برای مقاصد یک واحد اقتصادی قابل دستیابی باشند0

شیوه های جهت گیری اقتصادی

جهت گیری اقتصادی هم می تواند ناشی از سنت باشد و هم از عقلانیت هدفمند0 زیرا حتی در کنشهایی که درجه ی عقلانیت بالایی وجود دارد نیز عنصر سنت گرایی می تواند نقش اساسی داشته باشد0 البته در نهادهای هدایت کننده علی رغم نوع مدیریت جهت گیری عقلایی از اهمیتی بنیادین و اساسی برخوردار است0 کنش اقتصادی عقلایی از ابتدای ظهورش چه در واکنشهای غریزی یافتن غذا و چه در پذیرفتن روشهای سنتی و روابط اجتماعی رایج تا حد زیادی توسط اتفاقات و کنشهای غیر اقتصادی و یا تحت فشار ضرورتهای حاصل از محدودیت در منابع حیاتی شکل گرفته است0

معیارهای سنجش کنش اقتصادی عقلایی

معیارهای تعیین کننده برای سنجش کنش اقتصادی عقلایی عبارتند از=

الف- توزیع منظم مطلوبیتها که فرد اقتصادی به هر دلیلی خود را برای حال و اینده قادر به کنترل انها می بیند این نکته در مورد ویژگیهای اساسی پس انداز به خوبی صادق است0

ب- توزیع منظم مطلوبیتهای موجود به ترتیب کاربردهای بالقوه و ضرورت نسبی انها طبق اصل مطلوبیت نهایی0

این دو مورد که عمدتا و قطعا موارد ایستایی هستند از گسترش قابل توجهی در دوران صلح برخوردارند و امروزه در بیشتر موارد شکل تخصیص درامدهای پولی را به خود گرفته اند0

ج- تولید منظم مطلوبیتها از طریق تولید herstellung یا حمل و نقل0 در چنین مواردی تولید کننده باید کلیه ی ابزار لازم جهت تولید را در کنترل خود داشته باشد0 این نوع کنش زمانی عقلایی است که بر اساس تخمین های شخص عمل کننده فوریت تقاضا برای نتایج مورد نظر بیش از هزینه های لازم باشد0 در اینجا باید دو مورد را به عنوان بخشی از هزینه های احتمالی در نظر داشت= الف- مشکلات مربوط به نیروی کار ب- امکان بکار گیری کالاهای موجود به طرق دیگر مثلا مطلوبیت بالقوه ی دیگرمحصولات و موارد استفاده از انها0 در اینجا تولید به معنای وسیع کلمه است و حمل و نقل را نیز دربر می گیرد0

د- حصول منظم و مطمئن تواناییهای کنترل و بکارگیری مطلوبیتها از طریق توافق با صاحبان و تولیدکنندگان انها0 البته دیگران نیز می توانند در این تواناییها سهیم باشند0 توجه به این نکته مهم است که کنترل مطلوبیت یا کنترل ابزار تولید انها ممکن است در اختیار اشخاص ثالثی باشد و یا اینکه این اشخاص علاقه مند به چنین کنترلی باشند0 در هر دو حالت منافع فرد عمل کنند ه در مخاطره می افتد0

وسیله ی تبادل- وسیله ی پرداخت و پول

در صورتی می توان شیئی را که در یک مبادله ارائه می شود وسیله ی تبادل نامید که دریافت کننده بتواند ان را در یک فاصله ی زمانی مناسب برای بدست اوردن انچه می خواهد در مبادله ی دیگر و نه ضرورتا در کلیه ی مبادلات دیگر به کار گیرد0 احتمال پذیرش این وسیله ی مبادله که با ارزش معین شده ای می تواند دیگر کالاها را به دست اورد قدرت خرید ان نامیده می شود0 چنین کاربردی ارزش اسمی نام دارد0 شیئی وسیله ی پرداخت نامیده می شود که ارزش ان بر مبنای عرف یا قانون و بر اساس تعهدات توافقی یا تحمیلی مشخص شده باشد0 این ارزش اسمی وسیله ی پرداخت است و می تواند با ارزش اسمی ان به عنوان وسیله ی مبادله منطبق باشد0 وسایل مبادله یا پرداخت زمانی چارتال chartal نامیده می شوند که= الف- به دلیل شکل خاصسان از ارزش اسمی بالایی که مورد توافق یا تحمیلی و عرفی یا قانونی است در بین اعضای یک گروه و یا در یک محدوده ی جغرافیایی بهره مند باشند و ب- بتوان شئ مورد نظر را به طریقی تقسیم کرد که هر بخش از ان قابل محاسبه ی عددی شود0

پول یک وسیله ی پرداخت چارتالی است که وسیله ی مبادله نیز هست0 در واقع یکی از وظایف هر تشکیلاتی در حوزه ی اقتدارش حفظ ارزش اسمی پول و یا هر وسیله ی مبادله یا پرداخت دیگری است که بر اساس عرف یا قانون تعیین شده است0 این ابزار را پول وسیله ی پرداخت یا وسیله ی مبادله ی داخلی می نامند0 وسایلی که برای معامله با افراد غیر عضو تشکل به کار می روند وسایل مبادله ی خارجی نام دارند0

بازار

برای هر شئ مورد مبادله موقعیت بازار marktlage کلیه ی فرصتهای مبادله در ازای پول است0 چنین پولی هم در بازار برای طرفین قابل دستیابی است و هم با برداشتهای انان در مورد قیمتها و شرایط رقابتی مرتبط است0 بازار پذیری قابلیت عرضه در بازار درجه ی رواج هر کالا در بازار است0 ازادی بازاری درجه ی برخورداری طرفین مبادله از استقلال در نعیین قیمت و رقابت است0 بر عکس تنظیم بازار وضعیتی است که در ان به طور موثر محدودیتهای عمده ای بر بازار پذیری و یا ازادی افراد اعمال می شود0 اعمال چنین نظمی می تواند به طرق زیر انجام پذیرد=

الف- به طور سنتی از طریق عادت به محدودیتهای سنتی مبادله یا شرایط سنتی ان

ب- در عرف از طریق عدم مقبولیت اجتماعی در تجاری نمودن شئ و یا به معرض قیمت گذاری و رقابتی کردن برخی از مطلوبیتها و اشیا0 چنین مواردی یا به طور عمومی و یا صرفا در رابطه با گروههای مشخص مطرح می شوند0

ج- از لحاظ حقوقی از طریق اعمال محدودیتهای حقوقی در مبادله و یا رقابت ازاد0 این موارد نیز می توانند به طور عمومی برای گروهها و اشخاص مشخص و یا اشیا خاصی مطرح شوند0

مقررات قانونی می توانند از طریق قیمت گذاری بر بازار تاثیر بگذارند و یا اینکه امکان دستیابی و یا مبادله ی حق اختیار و تصرف در کالاهای مشخصی را به گروههای خاصی محدود کنند0 منظور از مورد اخیر انحصارات یا محدودیتهای حقوقی در مورد ازادیهای اقتصادی است0

د- داوطلبانه از طریق کنشهایی که ناشی از منافع شخصی است0 در چنین مواردی اگر چه بازار رسما ازاد است عمدتا تنظیم شده است0 این نوع ضابطه گذاری در زمانی شکل می گیرد که برخی از شرکت کنندگان در بازار در موقعیتی هستند که می توانند در وضعیت بازار به شکلی که عملا ازادی دیگران را ساقط نمایند اثر بگذارند0 چنین تاثیری به واسطه ی کنترل کامل یا نسبی فرصت تملک یا دستیابی به مطلوبیتهای خاص یعنی همان قدرت انحصاری حاصل می شود0

به ویژه چنین افرادی ممکن است برای ضابطه بندی بازار با یکدیگر و یا بر طرفهای معاملاتی خاصی به توافق برسند0

مثالهای بارز این موارد توافق بر سر سهمیه ی بازار و کارتلهای قیمت هستند0

عقلانیت صوری و ماهوی کنش اقتصادی

عقلانیت صوری کنش اقتصادی برای تعیین حیطه ی محاسبه ی کمی یا محاسبه ای که از نظر فنی ممکن بوده و عملا به کار رفته باشد استفاده می شود0 اما عقلانیت ماهوی درجه ی تامین متناسب کالا برای گروه مشخصی از افراد از طریق کنش اجتماعی دارای جهت اقتصادی است0 این روند کنش بر اساس مجموعه ی معینی از ارزشها با هر ماهیتی تعبیر می شود و به همین دلیل امکان گوناگون بودن این امر بسیار است0

این واژه صرفا به عنوان ابزاری جهت حفظ پوسیدگی در استفاده از لفظ عقلانیت در این رشته است0 در واقع این واژه ها معانی دقیقی برای انچه به عنوان اجتماعی کردن و محاسبه بر حسب پول و جنس به کرات به کار می روند هستند0

عقلانیت در یک نظام اقتصادی هنگامی صوری نامیده می شود که درجه ی تامین نیازهایی که برای هر اقتصاد عقلایی اساسی هستند به شکل عددی قابل بیان و قابل محاسبه باشند0 در وهله ی اول درجه ی فوق به ویژه اینکه ایا تخمینها پولی است یا جنسی مستقل از شکل فنی این محاسبات است0 این مفهوم هیچ ابهامی ندارد حداقل به این دلیل که بیان پولی مبادلات حداکثر امکان محاسبه ی صوری را ایجاد می کند0 به طور طبیعی حتی این اصل هم نسبی است و تا جایی اصالت دارد که کلیه ی عوامل دیگر ثابت بمانند0
مفهوم کسب و انواع آن
کسب رفتاری است در راستای فرصتهای اکتساب تواناییهای جدید جهت کنترل بر کالاها در هر مناسبت0 چنین فعالیتهایی می توانند موقتی یا دایمی باشند0 کسب فعالیتی معطوف به سوداوری است0 کسب زمانی یک فعالیت اقتصادی است که از طریق روشهای مسالمت امیز صورت پذیرد0 این فعالیت ممکن است در راستای بهره برداری از شرایط بازار باشد0 ابزار کسب ان کالاها و امکاناتی هستند که در خدمت کسب اقتصادی باشند0 مبادله برای سود ان فعالیتی است که در راستای شرایط بازار و همچنین به قصد افزایش کنترل بر کالاها باشد و نه در راستای تامین ضروریات مصرفی0 اعتبار می تواند تا حد یک وسیله ی افزون کننده ی کنترل بر الزامات فعالیت انتفاعی تعمیم یابد0

نوعی محاسبه ی پولی وجود دارد که خاص کسب عقلایی اقتصادی یعنی محاسبه ی سرمایه ای است0 محاسبه ی سرمایه ای ارزیابی و نظارت بر فرصتهای سود اوری و موفقیت در کسب است0 این محاسبه شامل ارزیابی کلییه ی داراییها ی موسسه چه جنسی و چه پولی در اغاز دوره ی فعالیت و مقایسه ی ان با داراییهای باقی مانده و یا جدید در پایان دوره است0 در مورد سازمانهایی که فعالیت مستمر انها کسب سود است چنین محاسباتی در چهارچوب دوره های حسابداری مد نظر است0 اما به هر حال بین وضعیت اولیه و وضعیت نهایی موسسه ی ترازنامه ای تدوین مس شود0 سرمایه مجموعه پولی است که بر طبق ان ابزار موسسه ارزش گذاری می شوند0 سود و زیان مابه التفاوتی است که بر ارزیابیهای انجام شده در اغاز و پایان دوره حاصل شده است0 مخاطرات سرمایه براورد ضرر احتمالی است که از طریق تراز نامه بیان می شود0 موسسه ی انتفاعی unternehmen مجموعه ای از کنشهاست که مستقلا در راستای محاسبه ی سرمایه ای است0

در یک واژه شناسی روشن و مناسب الزامی است که تمایز ظریفی بین واحد بودجه ای و موسسه ی انتفاعی قائل شویم0 خرید اوراق بهادار از طرف سرمایه گذار خصوصی که امیدوار است درامدهای حاصل را مصرف کند یک سرمایه گذاری سرمایه داری نیست بلکه سرمایه گذاری منابع شخصی است0 پولی که فرد خصوصی برای کسب بهره وام می دهد وقتی از نظر قرض دهنده نگریسته شود با وامی که بانک به همان شخص می دهد کاملا متفاوت است0 از سوی دیگر وام داده شده به یک مصرف کننده با وام داده شده به یک کارافرین تجاری از نظر وام گیرنده کاملا متفاوت است0 بانک سرمایه را سرمایه گذاری می کند و کار افرین سرمایه را قرض می گیرد0 اما در مورد اول ممکن است قرض فقط برای اهداف مدیریت بودجه ای باشد و در مورد دوم ممکن است برای قرض دهنده سرمایه گذاری منابع خصوصی وی باشد0 این تمایز بین منابع خصوصی و سرمایه یعنی بین واحد بودجه ای و موسسه ی انتفاعی از اهمیت ویژه ای برخوردار است0 به خصوص اینکه بدون این تمایز غیر ممکن است که توسعه ی اقتصادی دنیای باستان و محدودیتهای توسعه ی سرمایه داری در ان دوران را فهمید0

عقلانیت صوری و عقلانیت ماهوی اقتصاد پولی

عقلانیت صوری محاسبه ی پولی وابسته به شرایط ماهوی کاملا خصوصی است0 شرطی که از اهمیت جامعه شناختی ویژه ای برخورداراست عبارت است از:

رقابت بازاری واحدهای اقتصادی نسبتا خود- گردان و قیمتهای پولی حاصل تعارض و سازش منافع هستند و بدین ترتیب نتیجه ی نظامهای روابط قدرت هستند0 پول تنها سمبل و یا نشانه ای برای مطلوبیتهای نا مشخص نیست که بتواند به راحتی و بدون اثار اساسی در نظام قیمتها تغییر یابد زیرا نظام قیمتها خود ناشی از یک فرایند رقابتی است0

بر عکس پول قبل از هر چیز ابزاری است در خدمت یک کوشش رقابتی0 اهمیت قیمتها نیز در رقابتی بودنشان است0

پول حتی به صورت یک واحد شمارش به خصوص به عنوان وسیله ای برای بیان کمی فرصتها و مخاطرات احتمالی حاصل از دنبال کردن برتریهای نسبی مهم قلمداد می شود0

اقتصادهای مبتنی بر بازار و اقتصادهای برنامه ریزی شده

می توان گفت ارضای خواسته ها در یک اقتصاد مبتنی بر بازار تا انجا تحقق می یابد که ناشی از کنش معطوف به مزایای مبادله بر اساس نفع شخصی و همچنین جایی باشد که همکاری در فرایند مبادله صورت می پذیرد0 از سوی دیگر ارضای خواسته ها تا انجا ناشی از یک اقتصاد برنامه ریزی شده است که کنش به طور نظام مند در راستای نظم موجود یک تشکل باشد چه توافقی چه تحمیلی0

ارضای خواسته از طریق اقتصاد بازار به صورت عادی متناسب با درجه ی عقلانیت مبتنی بر محاسبات پولی است0 جایی که محاسبه ی سرمایه ای به کار می رود واحد بودجه ای و موسسه از نظر اقتصادی مجزا هستند0 ارضای خواسته در یک اقتصاد برنامه ریزی شده به محاسبات جنسی به عنوان مبنای غایی جهت گیری ماهوی کنش اقتصادی وابسته است0 نحوه ی این وابستگی با توجه به گستردگی این اقتصاد از نظر نوع و درجه متفاوت است0 منتها از نظر صوری کنش افراد مولد در راستای دستورهای کارکنان اداری قرار دارد که وجود ان الزامی است0 در یک اقتصاد مبتنی بر بازار واحدهای اقتصادی از هم مجزا هستند و عملشان جهت گیریهای مستقلی دارد0 در اداره ی واحدهای بودجه ای اساس جهت گیری مطلوبیت نهایی پول موجود و درامدهای پولی قابل پیش بینی در ارتباط با وضعیت بازار و با قصد خریدهای خاص است0 در موسسات انتفاعی محاسبه ی سرمایه ای مبنای جهت گیری است0 در اقتصاد برنامه ریزی شده کلیه ی کنشهای اقتصادی وقتی انجام گیرند به طور وابسته و بر طبق اصول اداره ی یک واحد بودجه ای و در راستای قوانینی قرار دارند که برخی از انواع کنش را تشویق و برخی دیگر را ممنوع کرده و یک نظام تنبیه و تشویق را ایجاد می کنند0 زمانی که در یک اقتصاد برنامه ریزی شده درامدهای اتی یک فرد به عنوان ابزاری جهت بر انگیختن منافع شخصی به کار رود نوع و جهت کنش وی به طور غیر مستقل تعیین می شود0 همین مورد ممکن است در یک حالت داوطلبانه ی صوری در اقتصاد بازار مصداق پیدا کند0 این مخصوصا در جایی صادق است که توزیع نا متعادل ثروت به ویژه کالاهای سرمایه ای باعث می شود که گروههای کم درامد مجبور باشند به سبب بازده مطلوبیتهایی که در بازار ارائه می دهند اقتدار دیگران را بپذیرند0 ممکن است که انها با حاکمیت یک خانوار ثروتمند یا با صاحبان سرمایه مواجه باشند که علاقه مند به حداکثر کردن سود سرمایه ی هود هستند یا اینکه مواجه با کارگزاران این صاحبان سرمایه باشند0 در یک سازمان تولیدی صرفا سرمایه داری این تقدیر کلی طبقه ی کارگر است0

انواع تقسیم کار اقتصادی

هر نوع کنش اجتماعی در یک گروه که در راستای ملاحظات اقتصادی و همچنین هر ارتباط تاسیسی که دارای اهمیت اقتصادی باشد تا اندازه ای متضمن شیوه ی به خصوصی از تقسیم و سازمان دهی خدمات انسانی برای تولید خواهد بود0 یک نگاه صرف به واقعیات کنش اقتصادی اشکار می سازد که افراد گوناگون کارهای مختلفی را انجام می دهند و این کارها در خدمت یک هدف مشترک با یکدیگر و با ابزار غیر انسانی تولید به طریق مختلف ترکیب می شوند0 این پدیده ها بی اندازه پیچیده اند0 با وجود این می توان چند نوع ان را متمایز کرد0

خدمات انسانی برای مقاصد اقتصادی را می توان به الف- نوع مدیریتی و یا ب- به نوعی که در راستای دستورهای یک نهاد مدیریتی قرار دارد تقسیم کرد0 نوع دوم را برای مقاصد بحث ذیل می توان کار arbeit= labor نامید0

ناگفته پیداست که فعالیت مدیریتی شامل کار در کلی ترین تعریف ان می شود البته اگر کار به معنی صرف زمان و تلاش باشد0 منتها در تمایز از فعالیت مدیریتی استفاده از واژه ی کار عموما بنا به دلایل اجتماعی پذیرفته شده است و این گونه استفاده از ان در بحث فعلی پیگیری خواهد شد0 برای مقاصد عمومی تر اصطلاحات خدمات یا کار به کار خواهد رفت0

تملک ابزار تولید غیر انسانی و ادامه ی ابعاد اجتماعی تقسیم کار

ابزار تولید غیر انسانی می تواند به وسیله ی کارگران به صورت فردی یا گروهی یا مالک و یا گروههای ناظم که شامل طرف سوم می شوند تملک شود0

تملک به وسیله ی کارگران می تواند از سوی هر کارگری که سرانجام صاحب و مالک منابع غیر انسانی تولید می شود صورت گیرد یا اینکه مالکیت وسایل و منابع را گروه بسته ای از کارگران انجام می دهند که اگر چه کارگر کالک نیست تشکیلات مالک است0 چنین تشکلی می تواند کارکردهای خویش را به شکل اقتصاد یک دست unitary مانند نظام کمونیستی و یا به شکل تعاونی genossenschaftlich به اجرا دراورد0 در تمام این موارد مالکیت می تواند به منظور اداره ی بودجه یا برای سوداوری باشد0

ابعاد اجتماعی تقسیم کار= تصاحب کارکردهای مدیریت

در تمام انواع مدیریت واحدهای بودجه ای سنتی معمول است که تملک کارکردهای مدیریت یا به وسیله ی صاحب منصبی مانند بزرگ فامیل یا سرپرست خانواده و یا کارکنان اداری که برای مدیریت واحد انتخاب می شوند مانند کارمندان یا خدمتگزاران در خانه صورت پذیرد0 این امر در موسسات انتفاعی به شکلهای زیر صورت می پذیرد=

الف- هنگامی که مدیریت و کار عادی کاملا و یا بسیار مشابه هستند معمولا ابزار غیر انسانی تولید را کارگر تملک می کند0 این نوع تملک می تواند نامحدود یعنی موروثی و قابل انتقال با و یا بدون بازار تضمین شده باشد0 از سوی دیگر ممکن است تملک به وسیله ی گروه سازمان یافته باشد در این صورت تملک کارکرد به وسیله ی افراد محدود به استفاده ی شخصی از ان و یا ملزوم به ضوابط اساسی بوده بنابراین محدود و وابسته به شرایط مختلف است0 در ضمن در این موارد تضمینی برای وجود بازار نیست0

ب- جایی که مدیریت و کار عادی متمایز هستند تملک انحصاری کارکردهای مربوط به بنگاهداری و کار افرینی در شکلهای گوناگون امکان پذیرند به ویژه به وسیله گروههای تعاونی مانند صنفها یا قدرتهای انحصاری که مقامات سیاسی واگذار کرده‌اند0

در مواردی که کارکردهای مدیریت کلا از نظر صوری تملک نشده اند تملک ابزار تولید و یا اعتبار لازم برای تامین کنترل انها در عمل در یک سازماندهی سرمایه داری مشابه است با تملک مدیریت به وسیله مالکین ابزار تولید0 در اینگونه موارد صاحبان کار کنترل مدیریت را یا خود به دست می گیرند و یا اشخاصی را برای این کار می گمارند0 در جایی که تعداد صاحب کار بیش از یک نفر است انها در این انتخاب با یکدیگر همکاری می کنند0

هر جایی که تملک ابزار تولید فنی مکمل وجود دارد در عمل معمولا به معنی میزانی از تاثیر در روند انتخاب مدیر و حدی از تاثیر در روند خلع ید از کارگران در مدیریت است0 خلع ید برخی کارگران به خصوص لزوما به معنای خلع ید کل کارگران نیست0 اگر چه انها رسما خلع ید شده اند این امکان هست که اتحادیه ای از کارگران در موقعیتی باشد که بتواند نقش موثری در مدیریت یا در انتخاب پرسنل ان داشته باشد0

شرایط قابلیت محاسبه ی بهره وری نیروی کار

در هر سه شکل کمونیستی سازمان انگیزه های غیر اقتصادی نقش بارزی ایفا می کنند0 اما به جز این موارد سه شرط اساسی نیز وجود دارد که در به حداکثر رساندن پیشرفتهای قابل محاسبه ی نیروی کار در انجام کارکردهای تاثیر می گذارند=

الف- تواناییهای بهینه برای انجام کار ب- مهارت بهینه ی به دست امده از طریق تجربه ج- انگیزه ی بهینه برای انجام کار

توانایی بدون توجه به اینکه حاصل عوامل موروثی یا محیطی و یا نفوذ اموزش باشد تنها با ازمون قابل تعیین است0 امروزه چنین ازمونهایی در موسسات تجاری بزرگ شکل ازمونهای سنجش توانایی های ویژه را پیدا کرده است نظام تیلور tylor متضمن کوشش برای دستیابی به این هدف است0

تجربه و مهارت ناشی از ان تنها می تواند توسط تخصص دایمی و عقلایی تکامل یابد0 امروزه تخصص بر مبنایی عمدتا عینی و با توجه به حداقل رساندن هزینه ها در جهت سوداوری هدایت می شود0 تخصص عقلایی با توجه به شرایط فیزیولوژیکی هنوز در مراحل اولیه ی خود قرار دارد0 در این مورد نیز نظام تیلور پیشگام بوده است0

کالاهای سرمایه ای و محاسبه ی سرمایه ای

کالاهای سرمایه ای معمولا و در مراحل ابتدایی به صورت اجناسی اند که بین مناطق و قبایل گوناگون مبادله می شوند و این به معنی تجارت یا بازرگانی است که به وضوح از تولید محض کالا به وسیله ی واحدهای بودجه ای متمایز است زیرا وقتی که تجارت را خود واحد بودجه ای انجام می دهد نمی تواند در راستای نظام محاسبه ی سرمایه ای باشد0 محصولات خانگی و صنایع دستی طایفه و قبیله که به گروههای دیگر فروخته می شوند کالا به حساب می ایند0 وسایل تولید مادام که برای تولید مستقیم جهت مصرف به کار می روند ابزار یا مواد اولیه هستند و نه کالای سرمایه ای0 همین مطلب در مورد محصولات قابل فروش و وسایل تولید دهقانان و املاک فئودالی نیز مادام که تولید حتی بر اساس شکل اولیه محاسبه ی سرمایه ای kapitalrechnung که مثلا کاتو cato بدان اشاره می کند صورت نپذیرد صحت دارد0

پول محدود

هر پول فلزی که نتواند به صورت ازاد ضرب و به پول رایج تبدیل شود پول محدود sperrgeld نامیده می شود0 پول محدود را می توان به عنوان پول ثانوی یا ضمیمه به جریان انداخت بدین معنی که با یک رابطه ی ثابت و در همان منطقه با پول رایج و قانونی دیگر مرتبط باشد0

این پول قانونی خود می تواند یک نوع دیگری از پول محدود باشد مثلا پول کاغذی یا پول بازاری0 یا اینکه پول محدود می تواند در راستای استانداردهای بین المللی قرار گیرد0

این در موردی است که تنها پول مهم در یک منطقه باشد مشروط بر اینکه برای وسایل پرداختهای بین المللی و خارجی به صورت سکه و یا شمش از امادگی لازم برخوردار باشد0 در این صورت این یک پول بین المللی محدود با یک پشتوانه ی ذخیره ی ارز خارجی خواهد بود0

پول کاغذی

پول کاغذی به طور طبیعی همواره پول اداری است0 برای مقاصد یک نظریه جامعه شناسی پول پول همیشه شکل یک سند مسخص چارتال را داشته و شامل مفهوم ظاهری مشخصی است که در ان نگاشته شده و به ان قدرت قانونی داده است0

انگیزه های فعالیت اقتصادی

افراد به منظور تامین زندگی مادی و معنوی خود همه ی فعالیتهای اقتصادی در اقتصاد بازار را انجام می دهند0 این امر طبیعتا هنگامی که فعالیت اقتصادی در جهت الگو و نظم تشکیلاتی باشد نیز صحت دارد0 خواه انها خودشان گاه درگیر فعالیت اقتصادی شوند خواه عمدتا ویژگی اقتصادی داشته باشند و خواه تنها فعالیت اقتصادی را نظم دهند عجیب اینکه این امر اغلب به حساب نمی اید0

آن دسته از درامد هایی که نفوذ ایستای محافظه کارانه بر فعالیت اقتصادی دارند عمدتا تمام درامدهایی هستند که بر حسب مقیاس تثبیت شده اند برای مثال حقوق روز مزد سود ناشی از بهره برداری از منصب اداری و معمولا تمام انواع بهره ها و اجاره های ثابت0

در یک اقتصاد مبادله ای منشا درامد اقتصادی در اکثر موارد در شرایط مبادله در بازار در ارتباط با کالاها و خدمات نیروی کار نهفته است0 بدین ترتیب در تحلیل نهایی درامد ها را تقاضای مصرف کنندگان و مورد موقعیت انحصاری کمابیش قوی طرفهای حاضر در بازار که به طور طبیعی و اجتماعی ایجاد شده تعیین می کنند0

منشا اقتصادی درامدها در یک اقتصاد طبیعی عمدتا بستگی به تصاحب انحصاری امتیازات دارد یعنی به فرصتهای بهره برداری از مالکیت یا خدمات در ازای یک بازده0 زیر بنای تمام انواع این درامدها امکان استفاده از زور برای حفاظت از امتیازات تصاحب شده است0 غارت و ابزار مشابه حاصل کاربرد واقعی زور هستند0 این طرح ان چنان خام است که پالایش نظام مند ان غیر ممکن است0

جامعه شناسی سیاسی

ماهیت- شرایط و انواع سیادت

سیادت احتمال اطاعت گروه مشخصی از افراد از فرامین خاصی که از منبع مشخصی صادر می شود0 بنابراین نباید سیادت را شیوه ای از اعمال قدرت یا نفوذ بر دیگران انگاشت0 انگیزه های اطاعت در چنین وضعبتی می تواند مبتنی بر ملاحظات مختلف و متنوع از یک مورد به موردی دیگر از عادات ساده گرفته تا خالص ترین انواع محاسبات عقلایی باشد0 معیار مناسبات واقعی سیادت یک حداقل میل به اطاعت است0 بنابراین نفع مبتنی بر انگیزه های بیرونی یا پذیرش حقیقی در اطاعت است0 هر گونه سیادتی ضرورتا از ابزار اقتصادی استفاده نمی کند و حتی کمتر از این همیشه اهداف اقتصادی ندارد0 اما معمولا نه همیشه اعمال سیادت بر تعدادی از افراد مستلزم کنترل به وسیله ی یک سازمان اداری است یعنی وجود احتمال نسبتا بالایی از اینکه کنش گروه قابل اعتماد و معینی از اشخاص عمدتا معطوف به اعمال سیادت کلی و فرمانهای مشخص صاحب اقتدار اصلی باشد0

اعضای سازمان اداری ممکن است از طریق رسوم- پیوندهای عاطفی مجموعه ای از منافع کاملا مادی و یا انگیزه های ارزشی مقید به فرمانبرداری از سرور خود باشند0 منافع صرفا مادی و محاسبه ی امتیازات به عنوان مبنای همبستگی بین سرور و سازمان اداری وی در این چهارچوب یا چهارچوبهای مشابه به یک وضعیت نسبتا متزلزل ختم خواهد شد0 معمولا عناصر دیگر مثل پیوندهای عاطفی و انگیزه های ارزشی مکمل چنین منافعی هستند0 در موارد استثنایی و موقتی خاص منافع مادی یا محاسبه ی امتیازات می تواند به تنهایی تعیین کگپننده باشد0 در زندگی روزمره این مناسبات مانند دیگر مناسبات با رسوم و نیز محاسبات مادی امتیازات هدایت شود0 اما این عوامل یعنی رسوم و منافع شخصی یا انگیزه های صرفا عاطفی یا ارزشی همبستگی حتی به عنوان یک مجموعه مبنای قابل اعتمادی برای یک سیادت نیستند0 علاوه بر این معمولا یک عنصر دیگر یعنی اعتقاد به مشروعیت نیز وجود دارد0

تجربه نشان می دهد که هیچ سیادتی خود را به طور داوطلبانه محدود به انگیزه های مادی- عاطفی یا ارزشی به عنوان مبنایی برای تضمین دوام خود نمی یابد0 علاوه بر این هر نظامی می کوشد که اعتقاد به مشروعیتش را تثبیت و تعمیق کند0 اما بر اساس مشروعیت مورد ادعا نوع اطاعت و نوع سازمان اداری که برای تضمین ان لازم است شیوه ی اعمال اقتدار اساسا متفاوت است0 نحوه ی تاثیر سیادت نیز اساسا متفاوت است0 بنابراین بهتر است انواع سیادت را بر طبق نوع ادعای مشروعیت تقسیم بندی کنیم0 برای این کار بهترین راه این است که از نمونه های دنیای مدرن که اشناتر هستند استفاده کنیم0

دلیل انتخاب این نوع تقسیم با نتایج ان توجیه خواهد شد0 این امر که دیگر ضوابط تمایز نادیده گرفته شده اند و فقط بعدا فابل بحث خواهند بود مشکل چندانی نیست0 مشروعیت یک سیادت اهمیتی بیشتر از صرف اهمیت ذهنی ان دارد حتی اگر صرفا به دلیل روابط کاملا معین ان با مشروعیت دارایی باشد0

نباید هر ادعایی را که از طریق عرف یا قانون تضمین می شود به عنوان نوعی از رابطه ی سیادت دانست در غیر این صورت هر کارگر در حد ادعای مزدش برای انکه ادعایش می تواند در مواردی با دستور دادگاه عملی شود بر صاحبکار خود اعمال اقتدار کرده است0 در حالی که در واقع او طرف یک رابطه ی قراردادی با صاحبکار خود است و حقوق معینی برای دریافت مزد دارد0 در عین حال طبیعتا مفهوم رابطه ی سیادت امکان اینکه این رابطه از یک قرارداد صورا ازاد ناشی شده باشد را رد نمی کند0 این در مورد اقتدار کارفرما بر کارگر ان گونه که در قواعد و فرامین کارفرما در مورد فرایند کار متجلی است و اقتدار یک سرور بر واسال که با اختیار وارد یک رابطه ی وفاداری شده است صادق است0 اینکه اطاعت از انضباط نظامی در ظاهر غیر داوطلبانه است اما اطاعت از انضباط یک کارخانه ی ظاهری داوطلبانه دارد در این واقعیت تردیدی به وجود نمی اورد که انضباط کارخانه هم نوعی اطاعت از سیادت است0 موقعیت یک کارمند بوروکرات نیز با یک قرارداد که می تواند به اختیار فسخ شود ایجاد شده است0 حتی موقعیت یک زیر دست می تواند ازادانه ایجاد و تحت شرایط خاصی ازادانه نفی شود0 تسلیم رسمی تنها در مورد برده کاملا غیر اختیاری است0

طبیعتا مشروعیت یک سیادت از لحاظ جامعه شناسی فقط می تواند به عنوان این فرصت که انگاره های مناسب در حد مشخصی وجود دارند و راههای عملی منطبق با ان به عمل در می اید تعریف شود0 ابدا اینگونه نیست که در هر موردی از اطاعت و تسلیم در مقابل افراد صاحب قدرت عمدتا یا حتی اصلا معطوف به این اعتقاد باشد0 وفاداری اشخاص یا گروهها می تواند ریاکارانه بر مبانی صرفا فرصت طلبانه یا بنابر منافع صرف مادی صورت گیرد0 یا اینکه ممکن است مردم به دلیل ضعف فردی و ناتوانی چون گزینه ی قابل قبول دیگری وجود ندارد تسلیم شوند0 اما این ملاحظات برای طبقه بندی انواع سیادت تعیین کننده نیستند0 انچه مهم است این است که ادعای مشروعیت در حد بالایی معتبر تلقی شود و اینکه چنین امری تاییدی است بر موقعیت اشخاصی که مدعی اقتدارند


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ مهر ۹۶ ، ۱۴:۱۲
postey postey

این متن دومین مطلب آزمایشی من است که به زودی آن را حذف خواهم کرد.

زکات علم، نشر آن است. هر وبلاگ می تواند پایگاهی برای نشر علم و دانش باشد. بهره برداری علمی از وبلاگ ها نقش بسزایی در تولید محتوای مفید فارسی در اینترنت خواهد داشت. انتشار جزوات و متون درسی، یافته های تحقیقی و مقالات علمی از جمله کاربردهای علمی قابل تصور برای ,بلاگ ها است.

همچنین وبلاگ نویسی یکی از موثرترین شیوه های نوین اطلاع رسانی است و در جهان کم نیستند وبلاگ هایی که با رسانه های رسمی خبری رقابت می کنند. در بعد کسب و کار نیز، روز به روز بر تعداد شرکت هایی که اطلاع رسانی محصولات، خدمات و رویدادهای خود را از طریق بلاگ انجام می دهند افزوده می شود.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ اسفند ۹۵ ، ۰۷:۴۶
postey postey

این متن اولین مطلب آزمایشی من است که به زودی آن را حذف خواهم کرد.

مرد خردمند هنر پیشه را، عمر دو بایست در این روزگار، تا به یکی تجربه اندوختن، با دگری تجربه بردن به کار!

اگر همه ما تجربیات مفید خود را در اختیار دیگران قرار دهیم همه خواهند توانست با انتخاب ها و تصمیم های درست تر، استفاده بهتری از وقت و عمر خود داشته باشند.

همچنین گاهی هدف از نوشتن ترویج نظرات و دیدگاه های شخصی نویسنده یا ابراز احساسات و عواطف اوست. برخی هم انتشار نظرات خود را فرصتی برای نقد و ارزیابی آن می دانند. البته بدیهی است کسانی که دیدگاه های خود را در قالب هنر بیان می کنند، تاثیر بیشتری بر محیط پیرامون خود می گذارند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ اسفند ۹۵ ، ۰۷:۴۶
postey postey